انکار
داری از یاد من میری ، فراموشی یه اجباره
روزا رو بی تو سر کردن ، برای من یه تکراره
همین که پیش اون خوبی ، واسه من ساکت و سردی
نشستن ، پای تو موندن ، یه بی عقلی ، یه اخطاره
گذشته رفته ، خاموشه ، چراغ خونمون بی تو
شروع عشق بی فرجام ، تو این دنیا یه آزاره
من خسته تمام عمر ، پی خوشبختی میگشتم
چشامو رو همه بستم ، حالا موندم یه آواره
تمام لحظه هام گم شد ، میون بد دلی ، تردید
سزای این همه تردید ، همه شب ها یه بیداره
یه بیداری که میفهمه ، چشاش بازن برای تو
اگه میگه برو ، رد شو ، واسه عشقش یه انکاره
پیام حکمت جو