یه روز تقاصشو میدی
این دیگه تقدیر نبود ،قلبای ما از هم جداست
فاصلمون خیلی دوره ،جداییمون بی انتهاست
اون روز و یادت میاد،خوار شدم توی چشات
تورفتی پیِ عشق نو،من غرق شدم تو خاطرات
بعد تو تنهایی اومد ،شد همدم روز و شبام
همدمی ک نمیدونی،چه روزایی رو ساخت برام
شدم مث یه تیکه سنگ،یخ زدم از نبودنت
پر شد سرم از این سوال،چی بود دلیل رفتنت
تنهایی از من چیزی ساخت،شبیه آدما نبود
شاید مترسکی بودم ،از ساقه ی یاس کبود
هیشکی سراغم نیومد،بغضم راه گلومو بست
هیچی نگفتم ب کسی،توی سکوت دلم شکست
اما بدون تو عزیزم ،ی روز تقاصشو میدی
اونوقت نداره فایده ای،پشیمونی ،نا امیدی
سفر بخیر باشه عزیز ،تو رفتی از توی دلم
تو رفتی با عشق جدید،من بیخال از تو گلم
تو میگیری دست اونو ،تو جاده های خاطرات
تو گم میشی تو حیله هات ،اونم میشه محو چشات
دلم واسه اون میسوزه ،نمیدونه خورده فریب
نمیدونه ک قسمتش،اینه یه روز بشه غریب
نمیدونه جا میزاری،اونم یه جای سرنوشت
بهش میگی تقدیرشه ،ک سرنوشتش بد نوشت
حالا دیگه غریبه ای، با خورده های این دلم
خدانگهدار غریبه ،دیگه قیدتو میزنم
اما بدون تو غریبه ،ی روز تقاصشو میدی
اونوقت نداره فایده ای ،پشیمونی نا امیدی
M.B
۱۳۹۴/۵/۲۰
علی عزیزی
سلام مسعود جان چون اولین کاری هست که ازت می خونم دوست ندارم نقد کنم فقط به رسم ادب و اینکه خودت مشتاقی که نقد بشی چند نکته رو میگم از نحوه ی نوشتن واضحه که وزن عروضی مد نظرت نبوده و یه جور وزن هجایی یا همون آهنگ رو توو ذهنت دنبال کردی. پس من راجع به وزن صحبت نمی کنم، کما اینکه خودم هم در زمینه وزن عروضی خیلی مسلط نیستم. ولی همین نوع وزن یا ریتمی هم که انتخاب کردی بعضی جاها خیلی رعایت نشده مثلا: "هیشکی سراغم نیومد،بغضم راه گلومو بست" "خدانگهدار غریبه ،دیگه قیدتو میزنم" در مورد موضوع ترانه هم، خیلی کلیشه بود، به نظرم بهتره که فضاهای تازه و قشنگتری رو هم برای ترانه گفتن امتحان کنی. البته تعابیر زیباتر، توصیف ها و تشبیه های بدیع و جدید و نکته های فراوون دیگه ای که می تونه به زبون ترانت کمک کنه هم موضعاتی هستند که می تونی بهشون فکر کنی. حالا مثلا قرار بود نقد نکنم :)))) ولی حیفم اومد این چیزا رو نگم. به هر حال همونجور که خودت گفتی این تازه شروع کاره و مطمئنم خیلی بهتر از این هم می تونی ترانه بنویسی. شاد باشی دوست من
حمید رحیمی
سلام مسعود جان کارتون بسیار زیباست موفق باشید