عنوانش رو خودتون بنویسید
با تو ام آهای خیالِ غم زده…
آی نگاهِ با خوشی به هم زده…
آی مسافرِ نشسته توو غبار…
اسبِ تنها وغریبِ بی سوار…
***
بین این غریبه های رهگذر
من نوید حسِ آشناییم
دستمُ بگیر و فکرشم نکن
که توو فکر کندن و جداییم/
تا کنارتم محالِ حس کنی
که غبارِغم میاد سراغِ تو
دل به لبخند مترسکا نبند
با من آفت نمیاد به باغِ تو/
ول نکن دست منُ توو این مسیر
تا سر راتُ نگیره ناخوشی
تا یه وقت گریه ندزده خندتُ
توویِ راه اسیر راهزنا نشی/
طعمه ی فریب کرکسا نشو
جای رودخونه نرو سمتِ سراب
راه نده توهّمُ به زندگیت
خونه ی حقیقتُ نکن خراب /
توویِ سرزمین تهمت و دروغ
دل به وعده ی کلاغ شب نبند
وقت سلاخیِ نور و روشنی
تو به گور هر ستاره ای نخند/
واسه ی لمس ستاره های شب
خودتُ باید یه کم تکون بدی
راهی سفر بشی سمت کویر
عشقتُ به آسمون نشون بدی/
***
با تو ام آهای خیال غم زده…
آی نگاهِ با خوشی به هم زده…
آی مسافرِ نشسته توو غبار…
اسبِ تنها و غریبِ بی سوار…
…
زیر این غبارِ لعنتی نمون
نذا شب به اوج وحشت برسه
با من این راهُ به آخر برسون
دیگه موندن توویِ سایه ها بسه
***