کاش می شد
کاش میشد از قفس تن دلو آزاد کنم
کاش میشد بغض سکوت و بشکنم
یک دفه فریاد کنم
بزنم به سیم آخر /غم و از رو ببرم
ازرو دروازه ی خوشبختی دوباره بپرم
چه کنم عشق تو بسته دست وپامو
غم تو داده به دست باد,همه آرزوهامو
آرزوی داشتنت رو دیگه نابود کنم
همه ی خیال با تو بودن ودود کنم
دیگه درد سر نمی خوام همه رو دور میریزم
دیگه حتی یکبارم بهت نمی گم عزیزم
گه کنم عشق تو بسته دست و پامو
غم توداده به دست باد همه آرزوهامو