دی ماه لعنتی… !
قهوه منو شب و شعرای پاپتی ، باز اومدی که چی دی ماه لعنتی ؟!
بیزارم از تو من ، از لحظه های تو ، از خاطرات تلخ توو این پیاده رو
جمع کن حضورتو ، برفاتو کم ببار ، سرماتو کم کنو بارونو بند بیار
بارون و برف و دی ، بغض توی صدام ، عادی شده ببین نوستالژیه برام
خستم از این غمو عشقای پاکتی ، از درد پردشدی دی ماه لعنتی…
"دی ماه ۱۳۹۳ "