با من بخون
غزل غزل ترانه ام
توو سیل شاعرانه ها
یه فصل زرد از این کتاب
یه بیتم از بهانه ها
طلایه دار غصه هام
توو شهر گریه و جنون
تو هم بیا شبیه من
از این گلایه ها بخون
بخون تو از نبودنِ
یه لحظه خنده و سرور
یه شهر سرد و ساکتو
خیابونای بی عبور
*******
((به دشت پر ملال ما
پرنده پر نمی زند
در این سرای بی کسی
کسی به در نمی زند
نه سایه دارم و نه بر
بیفکنندم ار سزاست
وگر نه بر درخت تر
کسی تبر نمی زند ))
بخون تو از نبودنِ
ستاره های غرق نور
مسافر توو دل شب
توو کوچه های سوت و کور
غزل غزل ترانه ام
توو سیل شاعرانه ها
….