من پراز احساس خیسم
گریه های شب رسیدم
روزا برام بی رنگن اما
شب پراز یاس سفیدم
کدوم ساحل آرومم می کنه
واسه کی شقایق می شم
واسه اونی که دوره دوره
چرا هرلحظه عاشق میشم
من و دست تنهایی
عزیزم رها توکردی
توهمون محبوب زیبا
که بامن وفا نکردی
چن وقته ترانه هامی
فقط تو خیال میایی
می شینی روبندشعرم
تورویای بی همتایی
سهم چشات و خواستم
ازسهم دنیا پس بگیرم
تو روبروم بشینی
نفسی بدی نمیرم
خیلی کم بودم واسه تو
خونه خونه ی زودگذرت بود
بایدمی دونستم وفانداری
سهم من اولین نظرت بود
سعید قدیمی
سلام ترانه ی قشنگیه بنظرم اگر چنتا اصلاح کوچولو انجام بدی عالی میشه و میشه ترانه رو روون تر خوند @};-
سلمازشجاعیان
ممنونم @};-
سلمازشجاعیان
@};- ممنونم @};-
کامران غریب
=D>
مهرداد صفدری
خوبه... دوست داشتنیه... صادقه... و میپسندم...(الان میپسندم 3 منما @};- )
سلمازشجاعیان
ازحضورتون ممنون @};-
مهیاد لارستان
مرسی... موفق باشید... @};- @};- @};-
سلمازشجاعیان
@};- شما هم همچنین @};-
شهرام اسلامی
ترانه احساس خوبی داره با نظر دوستان در مورد وزن موافقم حیفه همین طوری بمونه سعی کن ویرایشش بکنی موفق باشی
سلمازشجاعیان
ممنونم حتما ویرایشش می کنم @};-
معصومه قریشی
سولماز جان سیر صعودیت خوب بود ولی انگاری تو این کار باز افت داشتیا ... درود بر تو و پشتکارت همیشه نویسا باش و قدر احساس زیبات رو بدون لایکی بانو @};- @};-
سلمازشجاعیان
ممنونم ازحضورت @};-
فریبا سید موسوی
سلام سولماز جان ..احساست خوب بود ولی اصلا وزن رعایت نشده بود ترانه قبل خیلی بهتر بود ..بازم تمرین کن خانمی گل @};- @};-
سلمازشجاعیان
ممنونم عزیزم چشم دقت می کنم راستش رو این شعر بیشتر از همه دقت کرده بودم اولش قشنگ تر بود @};-
امید نعمتی منصور
د واقع سلمازشجاعیان، شاعر ـ خنياگري است که مي‌داند، تمام هستي، يک نمايش است و در اين نمايش، کاراکترها به آساني مي‌توانند نقش‌هاي مختلفي را با توجه به شرايط بپذيرند، بدون آن که جامعه‌ي انساني اين حقيقتي را که شاعر به آن دست يافته است، پذيرفته باشد، تا آنجا که با فاصله‌گذاري ميان کارهاي گذشته‌ي خود و همچنين جريان‌هاي رايج شعري توانسته است با احياي زبان پيوند آن با زبان کارآمد روز، به خلق شعري نائل شود که تفسيرهاي مختلفي را مي‌طلبد.اگر چه سلمازشجاعیان در کارهاي دیگرش و بخصوص «دستای لرزان»، بيشتر از زبان گفتار و زبان روزنامه، بهره مي‌برد ولي دراین کار ظرفيت‌هاي مختلف زباني را به خدمت مي‌گيرد، تا آنجا که زبان آرکائيک را در بافتي از زبان رايج و معمول قرار مي‌دهد و با مددگيري از اين دو زبان، شعري را مي‌آفريند که واژه‌ها در اين بافت خاصيت خودارجاعي دارند و لذا ارجاعات مختلفي را با توجه به ديدگاه مخاطب به وجود مي‌آورند و همين ارجاع‌پذيري‌هاي متنوع وجه تمايز این شعر با کارهاي قبلي شاعر است.
سلمازشجاعیان
ممنون از دقت نظری که در ترانه هام داشتید . @};-
سعید ابطهی
:-?
ملاحت حاجت پور
سلماز جان تو کار قبلیت خیلی بیشتر به وزن توجه کرده بودی این شعر جدیدت یه مقدار بی وزنی داشت البته جسارتم رو ببخش چون داره نوشته هات قوی میشه حیفم میاد که نکته هایی که به ذهنم میرسه ننویسم امیدوارم ناراحت نشی.شعرات حس خیلی خوبی داره فقط این نکته اگر رعایت بشه بیشتر روی خواننده اثر میزاره :-x
سلمازشجاعیان
ممنونم ملاحت جان بیشتر دقت می کنم برا این شعر خیلی وقت گذاشتم اما انگار باید بیشتر برا ترانه هام زمان بزارم . @};-
