آیــنـــه..
زل زدی تـویِ قــابِ آیـیــنــه
گم شدی تویِ حسِ وجدان درد
نمی تونی بری از این خونه
ترس داری که بشنوی "برگرد"
من و تو مجرمیم و همدستیم
دو تـنِ لـخـتِ تـوی آیـیـنـه!
پُـرِ حـسِ گـنـاه و شرمنده
از خدایی که مارو می بینه!
از خدایی که عشقو میفهمه
ولی این درد واسه ما دامه!!
چون توو قانونِ شهرِ بی عاشق
حکمِ عشق من و تو اعدامه!
تو منو گریه می کنی هرشب
تـو مـنـو درد مـی کـشـی امـا
من تورو تـیغ می کنم،یـک روز
می فرستم به جنگ با رگ ها
آیـنـه ضـبـطـ کـرده حـادثـه رو
جرم ما واسه اون یه عادت بود
تو به هر منطقی نگاش کنی
اسم این حادثه خیانـت بـود!
گریه کردم تمومِ فاصله رو
چون خبر دارم از غم دل تو
چِقَدَر سخته تـویِ آیـیـنـه
دیدنِ گریه های ریملِ تـو!
تویِ ذهنت منـو یـه بـازنـده
نــفــر دوّمـو بــرنــده بــدون
ولـی ایـن بـار واقـعـا رد شـو
برو این عشق،اشتباهه،نمون!
رو تــنِ آیــنــه یــه تـصویـر از
یه قفس با دو تا پرنده بکش
رژِ لب تـوی دسـتـتـه لـطـفـا
قبلِ رفتن بـرام خـنـده بـکش!
امین بهاری زاده
سلام داداش گلم کار بسیار زیبایی بود...آفرین... =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
محمدرضا رجب پور
لطف داری دوست عزیز @};-
معصومه قریشی
wow!!! متفاوت و تامل برانگیز .... لذت بردم محمدرضای عزیز ، لایک @};- @};- @};-
نرگس(پریسا) ادهمی
آقای رجب پور عالی بود ..خیلی عالی =D> =D> =D> @};- @};- @};- خاص بود و خیلی خوب پرداخت شده بود مثل همیشه .. @};- @};- @};- ...
آزاده ربانی
سلام جناب رجب پور .. بسیار زیبا بود ترانه تون ..بسیار بلیغ و استادانه ..اگرچه از زبان انسانهایی که معترفند که خیانتکارند .. و حس گناهکاری هم مثه سایه باهاشونه روایتگر بودید اما معترفم که این واماندگی و گیر افتادن در دام یک عشق ممنوعه و حال و هوای این گرفتاری رو بسیار خوب بروزدادین و واکاوی کردین ..بسیار هم عالی ست هنر شاعرانگیتون در این ترانه .. آفرین . بسیار عالی. =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- :-)
مجید صادقی
سلام محمد رضا جان بسيار خوب آفرين رو تــنِ آیــنــه یــه تـصویـر از یه قفس با دو تا پرنده بکش رژِ لب تـوی دسـتـتـه لـطـفـا قبلِ رفتن بـرام خـنـده بـکش!
احسان ابوالحسنی
راستی این کار ارزش خیلییی لایک داره ... :-x
علی اصغر شریفی
@};- @};-
حسن عرب لاریمی
لایک @};- @};- زیبا بود من تورو تـیغ می کنم،یـک روز می فرستم به جنگ با رگ ها =D> =D>
ایمان جمشیدپور
سلام جناب رجب پور عزیز... فوق العاده بود... فوق العاده... از اینکه خوندن این کارو از دست ندادم خ و ش ح ا ل م. موفق باشی و شاعر @};- @};- لایک سوم تقدیمت
محمود محكمي
@};- @};-
رسول آدینه
شک نکن لایک اول از من بود محمدرضای عزیز خوش نوشتی دستت درد نکنه واقعاکیف کردم مثل همیشه شاعری تو خونته دکتر من و تو مجرمیم و همدستیم دو تـنِ لـخـتِ تـوی آیـیـنـه! پُـرِ حـسِ گـنـاه و شرمنده از خدایی که مارو می بینه =D> =D> =D> =D> =D> =D>
عباس مقدم
رو تــنِ آیــنــه یــه تـصویـر از یه قفس با دو تا پرنده بکش رژِ لب تـوی دسـتـتـه لـطـفـا قبلِ رفتن بـرام خـنـده بـکش! درود دوست عزیز کار خوبی بود وبخصوص قسمت انتهای ترانت عالی بود ولی شخصا ترانه های قبلی که ازت خوندم رو بیشتر میپسندم منظورت رو از این مصرع رو هم خوب نفهمیدم دیدنِ گریه های ریملِ تـو! سبز بمانی @};-