رونوشت …
یکی با توئه تا که وَخ پُر کنه
یکی با توئه از خودش در بره
یکی قدّ چن تا فلش پیشته
به عشق یه عکس و یه مُش خاطره /
***
یکی با توئه حوصله اش سر نره
یا شاید ازت استفاده کنه
تو رو جابجا می کنه کهنه شی
با هرکی بخواد و اراده کنه /
***
بیا چشمت و وا بکن , این منم :
همونی که دوسِت داره واقعن
اگه بهتر از من به تورت نشس
مهم نیس , برو , بی تفاوت به من /
***
توو چشمم ببین "برمَلا " بودن و
ولی اونکه هم رنگ "رازه " تویی
من هی دسّ و پا میزنم دیده شم
توی شعر من بی اجازه تویی ! /
***
تو ماه منی, پا بده تا برات
تموم شبات و پلنگی کنم
همون طور که قول داده بودم بهت
سیاه و سفیدت رو رنگی کنم /
***
منم نور شمعت ولی هر کسی
رقیبم شده دعوتش کن به جنگ
اگه عکسِ توو حوضِ تو ماهته
نباید بمیره فقط با یه سنگ ! /
***
توو فنجون تو ته نشینم ببین
یکم مهربونتر باهام تا بکن
پر از حس قرمز شدم توو دلم
تو هم محض رویا مُدارا بکن /
***
هنوزم تو فک می کنی اون کسی
که پات موند و می مونه من نیستم !!؟
یکم واقِ بین باش و بِم حق بده
نگو من پیِ " ما شدن " نیستم /
***
شبیه سکانسی که نوستالژیه …
مث لذت کشف شعرای خاص
مُرورم بکن روز و شب با مَرام
من و گم نکن توو خودت بی حواس! /
***
به هر صورت مهربون و قشنگ
( که حتا صداشم مث مادره ! )
نباید ببازی دل و … , وا بدی !
که حقه اسّ و اون گرگ پشت دره …/
***
مُدارا کن عاشق تر از این بشم
چی خواستم مگه غیر از این لعنتی ؟!
من از دَس نمیدم تو رو تا ابد
تو با اینکه از سنگی بی قیمتی … /
***
به من وَخ بده امتحان پس بدم !
نمی ترسم از اینکه مردود شم
یکم پک بزن اسمم و رو لبت
می ترسم که نه دود … نابود شم ! /
*
*
*
تو عشق و به شوخی گرفتی … تو رو –
– نمی شه که " عاشق " تصور کنم .
من اونی که فک می کنی نیستم
تا پیشت بمونم که وُخ پر کنم !! //
///
( بعد از مدتها دوری با یک کار نه چندان شبیه "احسان ابوالحسنی ",
فقط و فقط برای عرض اردت به دوستان آمدم و .
همین )