آرامش
از خیابونا که رد می شی
زیر پاهات اقاقی می افته
تا نگاه می کنی به من انگار
تو جهان – اتفاقی می افته …
بوی عطرت می پیچه تو شهر و
ابرها بی وقفه می بارن
تو نگاه می کنی و مردم شهر
روز خوبی رو پیش رو دارن …
عطر سردی که میزنی به تنت
وسوسه انگیزه – نفس گیره
تا حرف می زنی و می خندی
آرامشی – دنیا رو می گیره …