ثانیه های عفونی
من و تو هزار ساله که با همیم
هزار سال از جنس گرگ و میش
هزار سالیه …که … هر … ثانیش
عفونی شده با هر آیین و کیش
همین لحظه و روز و ثانیه
که دیگه عشقی توی خونه نیست
همین باریم که میشد حل شه
تو بازم شکستی دیگه راهی نیست
میون درختای کاج حیات
که با هر دردی می خواد سر کنه
تموم صداهایی که گم شده
یه روزی میاد از دل این خونه
دیگه از کسی بیزار نیستم
آخه درد و رنج دیگه شد عادتم
من از بی کسی ها گم و دورم
منم من … منی که تورو دارم