آرامش
بودنت آرامش محضه برام
بودنت قرصای شادی آوره
تو علاج کل دردای منی
من یه دیوونم که حالم بهتره
عقلم و با یک نگاهت بردی و
قلبم و با یک نگاهت باختم
اونقده چشمات دیدن داشت که
غصه هام و پشت گوش انداختم
هر شب از چشمات می گم با خودم
تا که با آرامشت تنها بشم
هر شب از چشمات می گم با خودم
تا روانی تر از این حرفا بشم
دستم و واسه دلت رو می کنم
مشتت و واسه دلم وا می کنی
قلب من افتاده زیر پات و هی
با خودت این پا و اون پا می کنی
"اونقده شورش و در میارم
که از این عشق نمک گیر بشی
من میخوام پای تو از دست برم
پس باید پای خودم پیر بشی"
می تونی با یه نگاه سرسریت
بغض بدخیم من و عمل کنی
تو علاج کل دردای منی
خسته ام میشه من و بغل کنی؟
مرگ من حرف جدایی رو نزن
بی تو؟نه،حتی خیالش خوب نیست
مرگ من با رفتن تو حتمیه
من یه دیوونم که حالش خوب نیست
زندگی بی تو هجوم خاطره س
تلخن و باید بمیرم بعد تو
پس دعا کن یا خدا مرگم بده
یا فراموشی بگیرم بعد تو