نمیدونی چقدر خستم
ازین بی هم صدایی ها
ازین که عشق من باشی
منم مجنون ترین تنها
آره حرفامو باور کن
توکه از غصه ها دوری
منم اون خسته از بودن
تو تکرار غم دوری
تو ای زیبا فقط یک بار
بیا بشنو به رسوایی
تموم حرفای مردی
که عشقش شد تماشایی
فقط یک بار بزار چشمات
مث آیینه واسم شه
گناهی نیست آخه این کار
میخوام این حسرتم کم شه
بیا تا باور بودن
با من همراه این شب شه
نمیخوام این نبودن رو
مث اشک روی این لب شه
نرگس عفراوی
سلام دوست گرامی . انگار بیت آخر واسه بیشتر دوستان سوال شده . باید بگم با دید زیبایی به این موضوع نگاه کردید =D> =D> =D> . موفق باشی @};- @};- @};-
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام دوست بزرگوار ممنونم از نگاه زیبات سربلند باشی @};- @};- @};-
مجید صادقی
سلام سميه عزيز كار خوبي بود من بند اول رو زياد دوست نداشتم ببخشيد دوست من مث اشک روی این لب شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام تشکر از شما تا حالا گریه نکردی اشکت رون میشه از روی گونتم میگذره لب منزلگاه اخرش میشه اگه اشکتو با دستمال فنا نکنی خوابیده گریه کنی بیشتر اتفاق میافته تلخی غم رو با شوری اشک میشه اون موقع فهمید
پگاه دهقاني
سميه جان زيبا بود @};- @};- @};- با نظر داداش سعيد هم موافقم @};- @};- @};- لايكي @};- @};- @};-
سمیه سلطانی سایه عشق
مممنونتم پگاه به خاطر نگاهت @};- @};-
علی اصغر شریفی
در کل کار خوب و روونی ازتون خوندم موفق باشید. @};- :-)
سمیه سلطانی سایه عشق
سپاس از شما @};- @};-
امین شیخی
سلام ترانه خوبی بود =D> با نظرات سعید موافقم پسندیدم @};- @};- @};-
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام ممنون از نگاهت @};- @};-
امین بهاری زاده
سلام در کل کار زیبایی بود...آفرین... =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام ممنونم از نگاه زیبات @};- @};-
محمود محكمي
@};- @};- =D> =D>
سمیه سلطانی سایه عشق
@};- @};- @};- @};-
وحید انفرادی
زیبا بود فقط قافیه ها یه کم مشکل داشت و در مورد "اشک" و" لب " هم با سعید موافقم @};- @};- @};- لایک @};-
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام ممنونم از نقدت تا حالا گریه نکردی اشکت رون میشه از روی گونتم میگذره لب منزلگاه اخرش میشه اگه اشکتو با دستمال فنا نکنی خوابیده گریه کنی بیشتر اتفاق میافته تلخی غم رو با شوری اشک میشه اون موقع فهمید
سعید سروی
سلام خانم سلطانی عزیز ترانه زیبایی بود ولی چند نکته هست که می گم نکات اصلی رو اساتید عرض خواهند کرد بند دوم "غصه ها دوری و غم دوری" قافیه نیست ﺑﯿﺎ ﺑﺸﻨﻮ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﺍﯾﯽ ین جا از قالب ترانه فکر کنم خارج شدید ﻣﺚ ﺍﺷﮏ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻟﺐ ﺷﻪ این جا منظورتون رو نفهميدم اشک و لب؟؟؟؟ موفق باشید ببخشید اگه جسارتی کردم
سمیه سلطانی سایه عشق
سلام اقای سروی ممنونم از نقدت تا حالا گریه نکردی اشکت رون میشه از روی گونتم میگذره لب منزلگاه اخرش میشه اگه اشکتو با دستمال فنا نکنی خوابیده گریه کنی بیشتر اتفاق میافته تلخی غم رو با شوری اشک میشه اون موقع فهمید