فدای تو نفس هام ( تقدیم به روح همسرم )

هوای سرد خونه گلدونای شکسته
غبار روی آینه پنجره های بسته
تیک تیک تلخ ساعت ضجه قطره آب
دلهره نفس هام تصویرمون توی قاب
به من میگن که تنهام تو رو دیگه ندارم
باید تو حسرت تو بمونم و ببارم
میگن که داشتن تو حالا فقط خیاله
این که بیام ببینم تو خونه ای محاله
بدون تو عذابه بودن برام عزیزم
کاری نمونده واسم جز این که اشک بریزم
اونقد میخوام ببارم تا که تموم شه اشکام
من زندگی نمیخوام فدای تو نفس هام

برای شادی روحش لطفا فاتحه بخونید ممنون

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/78536کپی شد!
1966
۵۳

درباره‌ی رضا کزازی

به نام آن که مارا آفرید برای با هم بودن پنجره ی چشمانت را بگشای و با نگاه مهربانت آرامشی به من ده همچون آرامش خواب تا که من به شکرانه آن دست بر خاک نهم و سر به اسمان کشم آنچنان که گویی سالهاست ریشه در خاک دارم. Reza.djks@yahoo.com