سرابُ خط بزن برگرد…
من و تو ردِّپامونُ / کجایِ جاده گم کردیم
کجا تردید با ما بود / که با تنهائی همدردیم
حریرِ گرمِ دستا رُ / کجایِ قصه میبازیم
ما از بودن کنارِ هم / داریم افسانه میسازیم
کجا همدستِ شب بودیم و/ تقدیر شونه خالی کرد
طلسمِ راهُ باطل کن / سرابُ خط بزن برگرد
نیگا کن راهِ بیپایان / که بی تو دور و دلگیره
بیا همراهِ دیروزی / نفسهام داره میگیره
تموم ِ راهُ برگشتم / تا با تو همسفر باشم
یکی شه ردِّپایِ ما / میخوام دیوونهتر باشم
نگو دیره که میدونی / به پات مردونه میشینم
واسه شبهات من ازباغ ِ/ ستاره ماه میچینم
سرابِ جاده پنهونه / شب از خورشید روشنتر
خزون از قصهمون میره / من و تو ما میشیم آخر.