زندگی
انگار زندگی ، سیگاره و هَمَش
من روزگارمو ، ..س دود می کنم
از این طرف زمین ، از اون طرف زمان
من بی طرف ، منو نابود می کنم
انگار زندگی ، سیگاره و همش
از دست روزگار ، بد جور می کشم
شکل جهان مثه، ضربِ دُهُل شده
شکل جهانمو ، از دور می کشم
انگار زندگی سیگاره و همش
میسوزم و تهِ ، کارم مشخصه
این سوختن چقد، کوتاه ، روشنه!
توو نورشم شبِ ، تارم مشخصه
انگار زندگی ، سیگاره و همش
پُک میزنم که مرگ ، نزدیکتر بشه
پک های لعنتی ، با پرسه های نور
ای کاش این عذاب ، تاریکتر بشه
انگار زندگی ، سیگاره و همش
باید که آخرش ، اجبارو درک کرد
یا قرص میخورم ، یا با کمی طناب
باید که آخرش ، سیگارو ترک کرد!