بعد رفتن تو ..
به حدی بعد ِ تو داغون ِ حالم
که حبس کردم خودم رو کنجِ خونه
درارو قفل کردم تا که شاید
از عطرت چیزی اینجا جا بمونه
کشیدم پرده ها رو تا نبینم
چقد تو این اتاق تنهای تنهام
نبینم جای تو یه قاب ِ عکس ِ
سرمیز موقع سر رفتن شام
زمان از دست من دررفته بی تو
دقیقن بعد تو ساعت هنگ کرد
گمونم خونه هم دلگیره از تو
که بیتو سقفشو رو من تنگ کرد
پیشمونی خوره میشه به جونم
چرا جدی نبودم روی حرفات ؟!
با اینکه روزی میرم رو به شوخی
تو چن جا گفته بودی توی حرفات
یه وقتا اسمتو بلند میگم
هنوز باور نکردم رفتنت رو
تو بر میگردی اینجا مطمئنم
که عمدا جا گذاشتی پیرهنت رو
همین که ژاکت سبزو گذاشتی
جلو چشمم رو بند ِ جا لباسی
خبر داشتی که بی تو سرد ِ خونه
من ِ سرماییو خوب میشناسی
تویی که اینقده واست مهمم
بگو پس منو دست ِ کی سپردی
همینم خوبه بر عکس همیشه
کلید و این دفه همرات بردی