به یاد توام
هنوز با من و خاطرات منی
تو داری تو فکرم قدم میزنی
من اینجا نشستم به یاد تواٌم
تو آرامشم رو به هم می زنی
تو با این همه بی وفایی،داری!
به تقدیر من رنگ غم می زنی
غرورم نذاشت من دمِ رفتنت
بگیرم سر راهتو، نذارم بری
تو میری، نمی بینی با رفتنت
به زخم دلم، تو نمک می زنی
شنیدم که با یار تازه از اینجا میری
چرا داری آتیش به جون ودلم میزنی؟