آغوش
اگر تو باورم کنی، شروع پرواز منه
تو قلب این شبای تلخ، لحظه ی آغاز منه
احساس از عطر صدات،معصوم و بی ریا شده
پنجره از بودن تو دلخوش به این هوا شده
هر روزو شب تو حسرت، اومدنت،ای نازنین
چه صادقانه سر شد ازاحساس ترید و یقین
که خسته تر ازفاصله، ازهر غروب و انتظار
قلبی که فریادش تو بود، با حسرت رویای تار
حالا که برگشتی بمون،جای تو آغوش منه
اونجا فقط آرامشه دور از صدا وهمهمه
دستتو آفتابی کن و شب و به انتها ببر
میل سفر داره دلم، اگه تو باشی همسفر