احساس عجیب
چه احساس عجبی بود
من و تو ما شدیم هر شب
تو این کوچه تو این خلوت
شبیه ماه شدی امشب
…
چشات شکل ستاره
همش چشمک زد و رفتش
عجب قصه ی شیرینی
ستاره میگه با اشکش
…
تو تاریکی چه روشن بود
نگاه خیره ی اون زن
نگاه هرزه ی ماه رو
چشات امشب به من میگن
…
تو اغوش کدوم مستی
تو رو امشب ببوسم باز
کدوم اغوش بی احساس
تو رو برده از اغوشم باز