من نکشتم …
این مکالمه را بخوانید …
تو باید بگی که نکشتیش و من
می گم بی گناهی ، دفاع می کنم
دارم زورمو می زنم حل بشه
دارم قفل قاضی رو وا می کنم !!!
به همسایه هاتم سپردم ، بگن
ندیدن که تو راهتو کج کنی
شده همسرت لحظه ای لج کنه
ندیدن که تو لحظه ای لج کنی
به قاضی بگو : خودکشی می کنم
بگو که خرابی ، هنوز عاشقی
وکیل زنت هرچی پرسید ازت
جوابش رو راحت بده ، منطقی
بگو که …
بگم چی ؟ بگو چی بگم ؟
بگم من نکشتم ؟ بگم کشته شد ؟
چرا از توو ایوون ؟ بگم حادثه ؟
یا شاید پریده ، یهو … خود به خود !
ببین … همسرت مرده ، باور بکن
نباید که حال تو بدتر بشه
تو که شاعری ، زندگی رو بفهم
نباید کسی مثل تو ، خر بشه !
کدوم شاعری ؟ نه کدوم زندگی ؟
منو زندگی بینمون فاصله س !
تو بودی ، نمی کشتی وقتی زنت
بهت می گه ازیک نفر … حامله س ؟!
می خوام پیش مردم بگم چی شده
با وجدان راضی بگم : کشتمش
تو هم قفل قاضی رو لطفا ببند !
می خوام پیش قاضی بگم … کشتمش
****
به نظرم قوی تر از " طلاق " و " لیوان و انگشتر " شد ، اما نظر مخاطب مهم تر است
همان مخاطب هایی که پس از سلام می گویند : نباید سمت تو لیوان و اما …
****
رسول آدینه شنیدو گفت : دادا خیلی محکم برگشتی …
و بهترین زاویه ی دید را تا امروز به این اثر داشته است .
****
این کار که بعضی ها منتظرش بودند برای نخستین بار از آکادمی ترانه منتشر می شود .
با سپاس
آرش توفیقی " دادا "