جــزامی . . .

از ترسِ مُردن تویِ یک فردایِ بعد از تو
ساعت تویِ امروزِ با تو دست و پا میزد
خط میزنم فردایِ تقویمو ولی ای کاش
خودکارِ من خطی روو تـقدیرِ خدا میزد

دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه
از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه
حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر
میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه

بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن
از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم
از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی
از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم

بـعـد از تـو بـازه پـنـجره،فکرِ سقوطم مـن
با جیغِ کش داری جهانم رنگِ خون میشه
میگم روانی،چی توو ذهنت نقش میبنده؟
بـا رفتنت دنـیـایِ من شکلِ همون میشه!

اسمِ شبِ من!تو بری،شب پرسه ممنوعه
من منزوی میشم نفهمن عاشقت کی بود
توو این قرنطینه به حـدِّ مــرگ می پـوسـم
همسایه هامم میگن این مردک جزامی بود!

https://www.academytaraneh.com/72006کپی شد!
1571
۷۷

  • علیرضا روشنی محمدرضای پرکارم آفرین پسرم :-)
  • رسول آدینه محمد رضای عزیزم.سلام تو در حال پروازی همیشه =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • مجید شمس محمد رضای عزیز کارت خوب بود و خواندنی بند اول ترانت با فعلات مشکل دارم :) از ترسِ مُردن تویِ یک فردایِ بعد از تو ساعت تویِ امروزِ با تو دست و پا ""میزد"" خط میزنم فردایِ تقویمو ولی ای کاش خودکارِ من خطی روو تـقدیرِ خدا میزد کاش بگی : خط میزدم فردای تقویمو... اینطوری بهتر میشه بنظرم @};- 12 بار " از " داشتی تو فرم کار ، این تعمدی بود آیا؟؟؟ بـعـد از تـو بـازه پـنـجره،فکرِ سقوطم مـن با جیغِ کش داری جهانم رنگِ خون میشه میگم روانی،چی توو ذهنت نقش میبنده؟ بـا رفتنت دنـیـایِ من شکلِ همون میشه! شکل چی میشه؟؟؟ دنبال پیش زمینه هستم پسر !! ترانت خوب بسته شد ، کلا بیشتر اوقات حواست به پاپان بندی کار هست فضای کارت رو دوس داشتم و بازی های زبانی داشتی @};- موفق باشی @};- @};- @};-
    • محمدرضا رجب پور سلام اون یکی مجید!! ممنونم برای نگاه تیزبین،ریزبین و همه چی بینت! در مورد "از" باید بگم با توجه به کار عمدی بود!!! مجییید.من بند قبلش یه جورایی به عهده ی مخاطب گذاشتم!!میپرسم چی توو ذهنت نقش مینده؟به هر حال هرکی بهش بگی روانی یه تصویری توو ذهنش شکل میگیره.من اگه بره شکل همون میشم!!! آبی باشی @};-
  • مجید صادقی سلام محمد رضا کارت فوق العاده بود رفیق واقعا لذت بردم از چندین بار خوندن کارت مرسی اخوی =D> =D> =D>
  • عاطفه صائب دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه =D> =D> درود بر شما ترانتون فوق العاده زیبا بود ....لذت بردم و میپسندم @};-
  • آزاده ربانی سلام..بسیار زیبا ..آفرین.بسیار عالی. =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • آيدين كفشگر @};- @};- @};-
  • leila میگم روانی،چی توو ذهنت نقش میبنده؟ بـا رفتنت دنـیـایِ من شکلِ همون میشه! سلام این قسمتش محشــــــــــــــــــــــر بود... موفق باشید.
  • حسین خزایی بـعـد از تـو بـازه پـنـجره،فکرِ سقوطم مـن با جیغِ کش داری جهانم رنگِ خون میشه میگم روانی،چی توو ذهنت نقش میبنده؟ بـا رفتنت دنـیـایِ من شکلِ همون میشه! @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • احسان نوری سلام محمد رضا جان اثر بسیار زیبایی بود و لذت بردم از کار ت خودکار و خودنویسو باهاش مشکل دارم با یکیش بنویس تموم شه بره دیگه :-) خیلی ارادت @};- @};-
  • سهیل پیلتن درود دست مریزاد محمدرضا جان این کارهای اخیرت واقعا شاهکارن دوست خوبم موفق باشی @};-
  • الهه صادقي بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم... @};- @};- = =D> =D> D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> سلام خواهران و برادران گرامي ;)) @};- با خواندن اين ترانه تعجب نكنيد :-S فكر كنيد يك درصد آدم استقلالي باشه =D> مهر ماهيم باشه =D> =D> =D> اونوقت نتونه همچين ترانه اي بنويسه! هزار آفرين برادر خوبم... اين ترانه تونو خيلي دوستش داشتم و عميق حسش كردم... در پناه خدا باشيد @};- @};-
    • محمدرضا رجب پور سلام الهه ی عزیز خواهر مهربانم پس یکی از مهمترین دلالیل موفقیت تو استقلالی و مهر ماهی بودنته!شاید بقیه هم به راه راست هدایت شن و استقلالی بشن،باشد که رستگار شوند! ;)) ممنونم از محبت بی دریغت خواهر خوبم حضورت خوشحالم کرد آبی باشی @};-
  • سید ایمان پورحسینی ارداتمند مرد آبی آکادمی :-) مثل بقیه کارات جالب بود... پاینده باشی و پر ترانه @};- @};- @};-
  • امیر حسین فلاحی احسنت به این هنر ------- یه موضوع کلیشه ای رو چجوری بیان کردی که اصن مو سیخ میشه به بدن آدم با خوندنش.خییییییییلی هنر توش بود . تعابیر جالبی بود به نظر من روانی هم عالی بود (نظر دوستان هم محترمه) اسم شب فوق العاده بود اصن تعابیر خاصی توش بود که نمیتونم حتی اون جوری که لایقشه تحسین کنم موفق باشی محمد رضای عزیز :) بدرود تا دوباره ها
    • محمدرضا رجب پور درود امیر حسین آقا من جنبه ی این همه تعریف رو ندارما!باور کن اوردز میکنم کار دستتون میدم.با من اینجوری نکنید!! :-S مرسی از لطفت.راستش من خودمم اون قسمت روانی رو خیلی دوست دارم! آبی باشی @};-
  • تيام كارگرعرب محمد رضا؟ :-? :-? :-? بابا دسمريضاد چه كردي؟ همينجور افسار گسيخته داري ميري جلو خيلي خيلي خيلي زيبا بود! با اصطلاح جزامي واسه پايان بندي كار خيلي موافقم =D> =D> =D> تو فوق العاده ايي @};- @};- @};-
    • محمدرضا رجب پور تیام؟ :-? :-? :-? چی کار کردم مگه؟! :-S کلا از همون اول برای من افسار تعبیه نشده بود!! ;)) ممنونم از لطفت!فوق العاده هم خودتی! راستی بد نیست آدم گاها یه سلام بده!سلام!! ;)) آبی باشی @};-
  • احمد احمدی همیشه حرفای جدید میزنید خیلی می پسندم فقط " میگم روانی " یکم خودمونی کرد لحن ترانه رو یدفه عالی
  • نرگس ادهمی فوق العاده بود @};- @};- @};- =D> =D> =D> .. از اون عاشقانه ها که فقط میشه با قلم شما تجربه اش کرد.. :-x :-x :-x =D> =D> =D>
  • سامان جاويدان سلام داداشم خوندم لذت بردم دمت گرم خیلی دوسش داشتم . تو کی میخوای دست از سر این سیگار برداری آخه :-? لایک @};- @};- @};-
  • فریبا رستگار خط میزنم فردایِ تقویمو ولی ای کاش خودکارِ من خطی روو تـقدیرِ خدا میزد =D> =D> دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه =D> =D> بـعـد از تـو بـازه پـنـجره،فکرِ سقوطم مـن با جیغِ کش داری جهانم رنگِ خون میشه میگم روانی،چی توو ذهنت نقش میبنده؟ بـا رفتنت دنـیـایِ من شکلِ همون میشه =D> =D> عاااااالیی بود،فوق العاده احساسش رو دوسش داشتم...ممنون ازکارای زیباتون. @};- @};- @};- @};-
  • روناک عساری سلام آقای رجب پور @};- این ترانه شاهکار بود.. مخصوصا که من عاشق این وزن هستم. بسیار لذت بردم =D> =D> =D> =D> بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن =D> از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم =D> از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی =D> از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم =D> لایک مخصوص شماس @};-
  • امین بهاری زاده سلام ترانه ی فوق العاده زیبا و پر احساسی بود. واقعا لذت بردم. آفرین. =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • مسعود احمدی سلام خودت میدونی که میخوام تعریف کنم دیگه. بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم عالی بود =D> =D> =D> @};- @};- @};-
  • علیرضا محرابی درود زیاد به محمدرضای ترانه ای من ! خیلی ترانه هاتون رو دوست دارم بخاطر نوع فعالیتم فضای ترانه های شما رو خییییییییییلیییییی دوس دارم فقط یه سوال از رو بی سوادی خودم : آخرین مصراع یه " که " کم نداره ؟ همسایه هامم میگن "که " این مردک جزامی بود!
    • محمدرضا رجب پور سلام علیرضای عزیز ممنونم از لطفت در مورد اون نکته ای که فرمودی:اگه که رو بذاریم مصرع یه هجا اضافه پیدا میکنه و از وزن خارج میشه. احتمالا شما همسایه هامم رو" همسایه هام" خوندی.چون اگه همسایه هام باشه حرفت درسته. ممنونم از توجهت آبی باشی @};-
  • احمداکملی دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه سلام دوست من خیلی زیبا بودو @};- @};- @};- کیف کردم =D> =D> =D> =D>
  • عليرضا عباسي سلام محمد رضا جان بابت خلق تصاويري به اين زيبايي بهت تبريك ميگم =D> =D> =D>
  • نیما پیر باوقار بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم ... سلام محمد رضای عزیز نمیدونم چرا یاد این ترانه دکتر مهدی موسوی افتادم ترانت خیلی عالی بود آقا من به شدت لذت بردم به خصوص اینجا: بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم =D> موفق باشی داداشم @};- @};- @};-
  • مریم جعفرزاده سلام آقای رجب پور ترانه ی زیبایی بود . لذت بردم توو این قرنطینه به حـدِّ مــرگ می پـوسـم همسایه هامم میگن این مردک جزامی بود! =D> =D> @};- @};-
  • علی قانع سلام محمد رضا جان داداش کارت خیلی عالی بود و البته استاداااااانه واقعا لذت بردم ممنون دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
  • ديانا سكوت سلام :-) @};- از ترسِ مُردن تویِ یک فردایِ بعد از تو ساعت تویِ امروزِ با تو دست و پا میزد خط میزنم فردایِ تقویمو ولی ای کاش خودکارِ من خطی روو تـقدیرِ خدا میزد =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- عاااااااااالی بود @};- لایک
  • مریم دهقان درود... دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه و اینکه ترانه ی خوبی بود @};- @};-
  • فریبا سید موسوی آفرین آفرین آفرین ..انقد ترانه های امشب خوب و با احساسن که ادم پر از هیجان میشه ..هنوز از شوک ترانه ی قبلتون درنیومده بودم که دوباره با این ترانه زیبا غافلگیر شدم بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • معصومه قریشی دلـگـیـرم از این آخریـن های پُر از گریـه از آخرین شب،آخرین شام،آخرین لحظه حسِّ غریبی داره چندتا بـوسه ی آخـر میدونم از بغضه که لبهای تو می لرزه =D> =D> =D> =D> براووو ؛ واقعا لذت بردم و لایک @};- @};- @};-
  • صادق شيخي آفرين محمدرضا جان خيلي ترانه ي قشنگي بود..وزن خيلي خوبي هم براي اين مضمون انتخاب كردي..موفق باشيد @};-
  • احسان ابوالحسنی يه آفرين .با درشت ترين فونت. .. كارت خيلي خوبه رفيق
    • محمدرضا رجب پور سلام رفیق خیلی خیلی ممنونم که کارو خوندی.خوشحالم که خوشت اومد به امید اینکه اصلاح بشی! ;)) آبی باشی! @};-
      • احسان ابوالحسنی این کارت و دوست داشتم چون می بینم ناخالصی های کمی درش هست . در چند کار قبلیت همونطور که خودت میدونی یه جورایی الهام گیری وجود داشت یا تعابیر و تصاویرت دستمالی شده بود ولی رفته رفته داری به خودت میرسی. من اصلاح بشو نیستم .دارم یه نقشه جدید میکشم . دارم برات !! :-)) مثل همیشه لایک ...
      • محمدرضا رجب پور احسان تو نباید پای کارای قبلی اینو بگی که من به خودم بیام!حالا که درست شده میگی!!! آقا توو چند خط جنون تعابیر دست مالی نبود که!! :-S همه ی تصاویر کارام اینجوری بود؟؟! :-( الان یه مدته از ترسم دیگه باهات حرف نمیزنم! ;))
      • احسان ابوالحسنی ببین این رفتارشعری از خیلی شاعرای در حال توسعه رخ میده . یه جور امتحان کردن خودشون و حس و قلم شونه که ببینن با خودشون چن چندن . وقتی مسیرت و پیدا کنی متوجه میشی همه ی اونها لازم بوده فقط نباید زیاد طول بکشه ... تو بالقوه شاعری رفیق ...باور کن ! و پایداری رفاقت ...عیدت مبارک ///
  • وحید شعبانی حس غریبی داره چن تا بـوسه ی آخـر... منو حالا نوازش کن تا این فرصت نره از دست شاید این آخرین باره که این احساس زیبا هست... محمدرضای عزیز.
  • یاسمن شکفته بعد از تو از بی واژگی های پر از گفتن از خودنویس و واژه یِ بـیـمـار میترسم از سرفه های ممتد و دردِ نـفس تـنگی از بسته هایِ خالیِ سـیـگـار میترسم =D> =D> =D> =D> @};- سلام ! چه کردین با این ترانه !!! @};- @};- =D> آفرین...