عذاب
یـه غـریبه داره می بوسه من و….داره لمســم می کنه بادستاش…
چـه عـذاب آوره وقتی موهــام….می پیچـه میونه سر انگشـتاش…!
چشمام و می بندم و خاموشم…این واسم تلخ تر از کابوسه…
اینکـه یه غـریبه امشب داره…گونه هام و جای تو می بوسـه…
گونه هام تر می شه از اشک و دلم…داره می لرزه و دستام سرده…
کم که نیست یه عمره دیوونه …”تو”رو تو رویاش تصور کرده….!!!