ای دل
ای دل
چقد میخوای تو بی رح باشی ای دل / به فکر طارق و مه باشی ای دل
مگه مارو نمیبینی تو اینجا/ که فکر شاهی و شه باشی ای دل
چقد میخوای بسوزونی دلم رو / خراشیده کنی این پیکرم رو
چقد میخوای که مارو کم بگیری/مگه جز ما به عشق کی اسیری
چه صبری بر دل بیمار کردم/ تو را با عشق خود تیمار کردم
قسم خوردم دگر نامت نگویم/ ولی افسوس که میل یار کردم
میسازی خنجری از جنس فولاد/میزاری روی قلب مثل فرهاد
همش میخوای نشون بدی باهاشی/نمک روی دل و زخمم میپاشی
دلت میاد برام تو غم بیاری/بگی ایدل خریداری نداری
مگه شیرین انار من نبودی/شبی تا صبح کنار من نبودی
مگه کوزه به روی شونه هایت/دو گیس بافته و اون گونه هایت
تو خواب و تو خیال من نبودن/خودت گفتی ستارهها حسودن
چقد عشوه چقد طنازی بس کن/بیا فکری به حال این نفس کن
دیگه از کوچه ما رد نشو تو/ برو جای دیگه فکر هوس کن
بگو بانوی زیبا در چه حالی/ از این که میکنی هی قیل قالی
مگه میگم سخن با چه زبونی/ که تو راز دل مجنون ندونی
تو که با ما سر یاری نداری/ی روز قهرو ی روز ناسازگاری
تو که در دل خیالت بی وفایی/تموم فکر تو از ما جدایی
چگونه من برایت یار باشم/شبی از عشق تو سر شار باشم
دلم رنجیده و رنجیده خاطر/کجایی ای غزل بانوی شاعر
ترانه سرا : اسمر شجاعان