من تو رو می فهمم تو منو می خونی
دنیا ماتش برده توی این هارمونی
وقتی پیشم هستی زندگی آرومه
همه چی مو انگار از چشام می دونی
چشمت و می بندی می دونم تو قلبت
داری گر می گیری تو از این همخونی
خودمم مبهوتم خودمم حیرونم
در چی شد واشد رو ما دو تا زندونی
ما دوتا که شبها توی تنهاییمون
اشک و سر می خوردیم رو بالش پنهونی
حالا با هم هستیم همو خوب می فهمیم
حالا که محکوم شد بی سرو سامونی
من به تو دلبستم تو به من دل دادی
حسمون واسه هم خیسه و بارونی
صد تا دنیا بی تو قد یه کبریته
می کشیش- آتیشت میده به آسونی
سوختن دوس دارم ولی تو آغوش ِ
لبای آتیشت نه تو هر ویرونی
سیگارم رو لبهات بکش و دودم کن
بذا خاکستر شم توی این حیرونی
بذا بودا باشم توی گَنگ چشمات
تو زلال عشقم تو خدا می مونی
حالم این روزا تو هرم دستات خوبه
من تو رو می فهمم تو منو می خونی
از این نویسنده بیشتر بخوانید: