دست خدا
تو رفتی اما یادت توی خونه س خونه زندونِ این قلب دیوونه س
از اون لحظه که تو پرواز کردی قناریِ دلم بی آب و دونه س
”گلای باغچه دلتنگ تو مردن بهار و دست رویاها سپردن
منی که شاه کلید قصه بودم چه قفلی زد نبودت به وجودم
” ببین معتاد شدم از فرط غصه سرنگ داره رو بازوهام می رقصه
تمام شب می بارم با خیالت خماری داره از چهره م می ترسه
من از دوریت تو این بیراهه مردم من از دست خدا هم سیلی خوردم
تو راه عشق تو بیهوده سوختم جوونیمو به پات ارزون فروختم
”گلای باغچه دلتنگ تو مردن بهار و دست رویاها سپردن
منی که شاه کلید قصه بودم چه قفلی زد نبودت به وجودم”