راهِ برفی
راهِ برفی
دنیا بی تو انگار که یه فصلِ سرده
رفتی و برف هم گیجه و ولگرده
من توو برفا دنبالِ رد پاهات و
دنبالِ عطری که مونده از یه مانتو
با یه عکسِ یادگاری توی جیبم
من یه آدمی که بی حوا و سیبم
بعدِ تو هر ساعتی آرومه لنگه
وقت کند میگذره با رفتن توو جنگه
نیستی خش(ک) شدم توی کابوسِ خوابم
ساعت ایستاد خشک و , کویرِ بی آبم!
رفتی تصویرِ آخر چقد کوبنده ست
راهِ برفی و من و عکسِ تو توو دست
مهدی کامرانی