پاکت سیگار!
منم که انکار شدم
ببین که بیمار شدم
نسخه ی تو گرفتمو
راهیه بازار شدم
بر در عطاری عشق
اشک تو را زار شدم
مرد حکیم گفت به من
که بد گرفتار شدم
قرص تمنای تو را
از او خریدار شدم
شربت چشمان تو را
خوردم و تب دار شدم
بر سر قلیان غمت
همچو توتون بار شدم
همدم و همنشین این
پاکت سیگار شدم
تو نقطه ی امید و من
دور تو پرگار شدم
گشتم و در کنار تو
حسرت دیدار شدم
واژه ی درد و غربتم
همیشه تکرار شدم
زیر شکنجه ی تو من
ضجه ی بسیار شدم
بودی ستون این دلم
رفتی و آوار شدم
یک نت کشدار و غمین
به روی گیتار شدم
از این همه خواب و خیال
یکدفه بیدار شدم
ناله ی موزون سکوت
در این شب تار شدم
به جرم سادگیه خود
بر سر این دار شدم
تو را شناخته ام چه دیر
کنون که ناکار شدم
به نقش این غم و عذاب
پود شدم تار شدم
عشق دروغین تو را
منم که انکار شدم
منم که انکار شدم
ببین که بیمار شدم
بر سر قلیان غمت
همچو توتون بار شدم
همدم و همنشین این
پاکت سیگار شدم!