خونه
لحظه ها می گذرن آروم
بی تو من چقد صبورم
حسی میگه که تو رفتی
از حضورت خیلی دورم
دونه دونه خاطراتم
میون دستای بادِ
رنگ پاییزی گرفتن
روز و شبهامون چه ساده
تو نمی دونی که خونه
تو سکوتی مرگباره
گلهای خشک تو باغچه
واسه من رنگی نداره
عطر دستات داره میره
از رو عکس یادگاری
چشم به راه جاده موندم
سخته این چشم انتظاری
توی این خونه منو تو
خاطره ساختیم برا هم
کعبه ی من این اتاقه
قاب عکست قبله گاهم