قربون غصه هام برم ، تنها نمیذارن منو
همش میان دور و برم ، خیلی هوامو دارنو
رها میشن تو بغلم با همه قشنگیشون
انگاری که منو دارن ، تو همه زندگیشون
دستای مهربونشون، حلقه میشه رو گردنم
هی بیقراری می کنن ، واسه به رویا بردنم
مرز و حریم دستاشون ، لحظه به لحظه کم میشه
سهم دل تنگ منم ، یه سرزمین غم میشه
سر میذارن رو شونه هام ، با تموم وجودشون
این شونه های خستمم ، مهره واسه سجودشون
دست میکشن روی موهام ، لب میذارن روی لبام
هی می بوسن صورتمو ، چشم میدوزن توی چشام
چشامو من می بندمو ، غرق میشم توی غصه هام
چه لحظه قشنگیه ، سرخ میشه بازم گونه هام
ابرمه آلود چشام ، بغضشو خالی می کنه
کویر خشک قلبمو ، زمین شالی می کنه
اشک منو پاک می کنه ، دست خیالی غمام
بازم خدا رو شکر خدا ، تنها نبود این لحظه هام
از این نویسنده بیشتر بخوانید: