راهِ باطلِ مریض
رو شونه های سردِ تو / همیشه درد آماده بود
برقِ رو گونه های تو / چشمِ ماهو کور کرده بود
اون وقتی که بچه بودی / قشقرق هرشب توو خونه
وقتی ام که بزرگ شدی / دیدی شدی یه دیوونه
دیگه خونه ساکت ولی / توو مغزِ تو صدا میکرد
دردو با صدای زیاد / از خاطرات نگا میکرد
اون بچه ی نابغشون / حالا شده یه گوله درد
تفنگِ دعواشون اونو / به تاریکی شلیک میکرد
نشه جاشونو بگیری / توو خونت هی دعوا باشه
که بچه تَم حقیقتو / نخواد و توو رویا باشه
با خانومت سرِ فامیل / یا هرچی کوفت و زهرِ مار
هرشب فیلمِ دعواتونو / هی پخشش کنی و تکرار
شاید اونام بچگیشون / مثِ تو بودن و اینن
یه “نقش”ه که جای تو هم / یه روز بچه هات بشینن
یه راهِ باطلِ مریض / یه نسلِ سوخته تا ابد
عقده هایی که جمع میشن / توو خونه ها سبد سبد
تقدیر که میگن همینه / ولی بیا عوض کنش
یکم صبر و محبتو / خرجِ همین مرض کنش
یه خطِ پر نورو بساز / ازین مسیرِ سرنوشت
نذار خونه ت جهنم شه / بذار بشه مثِ بهشت
مهدی کامرانی