عشق نخ نما
«عشق نخ نما»
دیگه عشقت نخ نما شد
دیگه نیستی تار و پودم
دیگه یادم نمیفته
یه روز عاشق تو بودم
دیگه نمیبینم تو رو
پشت عینک خیالم
خواستم با تو اوج بگیرم
اما شکست پر و بالم
همدم آینه بودی
من تو راه جاده ی ما
زیر پالتوی غرورت
تن دادی به فصل سرما
شاید اشتباه میکردم
شاید تو عاشق نبودی
شایدم برای عشقم
اونقدام لایق نبودی
دیگه هر چی بود تموم شد
باید گفت خدانگهدار
حالا از قاب اتاقت
همه ی عکسامو بردار