قلم:
چاپ
شماره: ۴۷۹۴۰

گوش کن … لطفا !!!

سلام ، سال نو مبارک

مسئله ای جزئی ، اما مهم را که گاهی باعث دلخوری و دلرنجی ما از همدیگر می شود ، لازم دانستم با سروران و دوستان خوبم در میان بگذارم .

بعضی از دوستان گله داشتند ، که بنده ی حقیر ترتیب اثری به دعوت و خوانش ترانه هایشان نمی دهم و این که بنده به بعضی از دعوت ها یی که می شوم پاسخی نمی دهم تعمدی و البته با دلیل می باشد …

بنده جز در ترانه ی آخرم  هیچکسی را به خوانش ترانه دعوت نکرده ام و در ترانه ” کجا بودی ” دعوت هایم نه برای همه ی اعضا بلکه برای کسانی بوده ست ، که معیارهایی نزدیک به اندیشه و قلم بنده را دارند و در این تعداد انتخابی نیز ، دوستان را با پیام هایی متفاوت و با اسم خودشان دعوت به خوانش اثرم کرده ام …

زیرا معتقدم ، نوشتن پیامی آماده و ارسال آن برای تمامی اعضای آکادمی ، حرکتی نه چندان خوشایند می باشد !!!

و به دوستانی که با یک پیام همه ی دوستان را به یک شکل و بدون قید اسم و فامیل به صفحه ی خویش دعوت می نمایند احترام قائل بوده و هیچ توهینی به حرکت آنها نمی کنم .

از دوستانم می خواهم که اگر مایل به حضور آرش توفیقی کوچک پای نوشته های بزرگشان هستند ، در پیام دعوت مشخص کنند که پیام برای شخص بنده نوشته شده است ، در غیر اینصورت بنده نمی توانم ساختارهای ذهنی خود را زیر پا گذاشته و پای اثرشات حضور یابم .

***

از مدیریت محترم ، جناب مصطفوی و دیگر دوستانشان ، قدردانی می کنم ، به خاطر مسئولیتی که در سال ۹۱ در سایت بر عهده داشته و مخصوصا در اسفند ۹۱ که ماهی پر از جنجال و حاشیه از طرفی برخی افراد سودجو بود ، را مدیریت نموده و نگذاشتند ، اعضای آکادمی دچار نا آرامی شوند و از اینکه بنده ی حقیر را به عنوان داور ، برای انتخاب نام کتاب دوممان ، لایق این مهم دانستند ، کمال تشکر را دارم .

****

” گوش کن … لطفا ” اولین ترانه من ، در سال ۹۲ بوده و امید دارم دوستان بانقد بیرحمانه اما بدون غرض ، بنده را هم در جریان ایرادات کار گذاشته و از همدلی بی نصیبم نکنند .

 

گوش کن … لطفا !!!

 

یه لحظه یا یه کم کمتر

بشین از عشق صحبت کن

منه از تو نفس دارو

به این یک لحظه دعوت کن

بشین … تصمیمتو رو کن

بگو بعد از تو چی می شه ؟

قدم بیرون از این خونه

بذاری … هر قدم … کیشه !

نشین … باشه … نگو از عشق

بهارو دور کن از من

تو بهمن داره تصمیمت

یه لحظه ، گوش کن … لطفا !

میونت خوبه با رفتن

نرفتن خوبه یا رفتن ؟

بپرس از من … بگم اینجا

نرفتن خوبه تا رفتن

بگم چی می شه بعد از تو ؟

بگم میری ؟ بگم کی باخت ؟

بگم قسمت نشد ؟؟؟ وقتی

خدا این قسمتو می ساخت !!!

تو میری خونه ” بم ” می شه

تو میری … امنیت می ره

همیشه بعده … ” بم لرزه “

صدای مرد می گیره !!!

یه لحظه … گوش کن لطفا

از این فردا کشی … برگرد

به این سردی نگو … میری

جهنم … خونه رو پر کرد !

میونت خوبه با رفتن

نرفتن خوبه یا رفتن ؟

بپرس از من … بگم اینجا

نرفتن خوبه تا رفتن !!!

 

با سپاس از همه ی شما عزیزان

آرش توفیقی

” دادا “

 

arash-dada 1

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/47940کپی شد!
1677
۳۳
ترانه

  • مریم جلائی یه لحظه … گوش کن لطفا از این فردا کشی … برگرد به این سردی نگو … میری جهنم … خونه رو پر کرد ! ----------------------------------- درود جناب توفیقی فوق العاده بود..همین! @};-
  • میترا موسوی درود جناب توفیقی عزیز عالی بود.مثل همیشه =D> =D> =D> =D> =D> =D> مطلبی هم که قبل از ترانه نوشتین کاملن باهاتون موافقم.حالا وضعیت شما خوبه بعضی ها هستن که وقتی مثلن دعوت میکنن نه سلامی نه علیکی نه هیچی فقط مینوسن دعوتی به ترانه ی من . اینم قیافه ی منه موقع خوندن این پیام مثلن دعوت 8 -> 8-> 8-> 8-> شاعربمانید که همیشه لذت میبرم از خوندن کاراتون میپسندم با تک تک سلولام@};- @};- @};-
  • رضا نورآبادی ترانه ای منحصربفرد با ترکیباتی جذاب بود. زیبا بود.لذت بردم.
  • حسام بهمن سلام آرش جان. ساده نویسیت در عین داشتن بیشترین معنا و تصویر برام لذت بخش بود. سلامت باشی. @};- @};- @};-
  • مصطفی پیرداده سلام با یکی دو جای کار خیلی حال کردم بگم چی می شه بعد از تو ؟ بگم میری ؟ بگم کی باخت ؟ بگم قسمت نشد ؟؟؟ وقتی خدا این قسمتو می ساخت !!! و اینجا به این سردی نگو … میری جهنم … خونه رو پر کرد ! اقای توفیقی وقتی میگی هر قدم کیشه مخاطب متوجه منظورتون میشه ولی ای کاش واسه زیبایی این قسمت یه عناصری که بازی شطرنج ربط دارن رو تو کار می اوردی قشنگ تر میشد و در کل کار خوبی بود دستت درد نکنه موفق باشی @};-
  • سعید قدیمی ترانه ی خوبی بود ولی توضیحاتتون بیشتر به دلم نشست
  • حسین خزایی سپاس .. @};- @};-
  • سارا راد سلام و درود @};- نشین … باشه … نگو از عشق بهارو دور کن از من تو بهمن داره تصمیمت یه لحظه ، گوش کن … لطفا ! لذت بردم =D>
  • الهه عاشقی سلام @};- @};- @};- @};- خیلی دوس داشتم شعرت رو آرش عزیز :-) حقیقتا هم ذات پنداری کردم با تک تک واژه هاش. بهارو دور کن از من تو بهمن داره تصمیمت... بسیار ریتمیک بود. موفق باشی :-)
  • معصومه قریشی تو میری خونه ” بم ” می شه تو میری … امنیت می ره همیشه بعده … ” بم لرزه “ صدای مرد می گیره !!! =D> =D> =D> درود بر شما جناب توفیقی عزیز همیشه برای شخصیت محترمتون و ترانه های قابلتون احرتام خاصی قائل بوده و هستم و مثل همیشه از ترانه ی بکر و متفاوتتون لذت بردم . این کارتون من رو یاد اثر انگشتر و لیوان انداخت ، اثری که بی نهایت دوستش دارم و هیچ وقت از خوندنش سیر نمی شم :-x سالی سرشار از مهر و تندرستی رو براتون آرزومندم @};- پسندیدم @};- @};- @};-
  • رسول آدینه آرش جان عزیز توضیحات اول کارت رو خوندم بنظرم نکته ی خوبی رو اشاره کردی که هرکس رو با نام خودش دعوت کنیم برای هم وقت بزاریم ---------------------- الان از آخرین سفرم در عید برگشتم و خسته ی خسته بودم که دیدم کار جدید گذاشتی انتقاد ویا نقطه نظر این دادای حقیرت برای وقتی که آرامش ذهنی بزاره لایه لایه کار و کالبد شکافی کرد نقدت کار ساده ای نیست واین رو با اطمینان کامل میگم ولی اینو بگم اون رگه ی قوی آرش توفیقی در کارت کاملا مشهود بود واز این خوشحالم بنظرم خیلی خوبه هنرمند و از ترانه هاش بشناسن تا اینکه ترانه رو با هنرمند...وتو بی شک از دسته ی اولی................... ((((بهارو دور کن از من تو بهمن داره تصمیمت))))
  • آناهیتا بنی اسدی درود دوست من بگم چی می شه بعد از تو ؟ بگم میری ؟ بگم کی باخت ؟ بگم قسمت نشد ؟؟؟ وقتی خدا این قسمتو می ساخت !!! عالی بود عالی... @};- @};-
  • محمدرضا رجب پور جناب توفیقی عزیز.کار بسیار خوب و زیبایی بود.شاید به اندازه ی ترانه هایی مثل طلاق و یا 30 ثانیه منو غافلگیر نکرد ولی ترانه سالم و بدون عیبیه امیدوارم سال خوبی داشته باشید @};- @};-
  • فریبا سید موسوی درود برشما ..آفرین تفاوت در دیدگاه شما و جهان بینی خاصتون کاملن توو نوشته هاتون مشخصه و این خیلی خوبه که توو ورطه ی تکرار نمی افتید ..تمام مصراعها خوب بود ولی بعضی مصراعها خیلی قوی بودن و واقعن درگیرم کرد میونت خوبه با رفتن نرفتن خوبه یا رفتن ؟ بپرس از من … بگم اینجا نرفتن خوبه تا رفتن !!! =D> =D> =D> =D> جناب رمضانی به نکات خیلی خوبی اشاره کردن ولی با نظرشون در مورد ماضی بودن مفهوم به این سردی نگو … میری جهنم … خونه رو پر کرد !. .چندان موافق نیستم چون در اینجا برای راوی با رفتن مخاطب (حس ِ ) پر شدن خونه از جهنم پیش میاد و واقعی نیست مثل احساس یاس و دلتنگی و افسردگی و... که از خیال رفتن ، مردن ، خیانت و..یه دوست یا یه عشق و کلن یه عزیز دوست داشتنی .برای هرکسی توو زندگی پیش میاد که مسلمن هنوز اتفاق نیافتاده ولی انگار مدتهاست توو فضاش قرار داری وادمو به استیصال و درموندگی می ندازه واینجاست که فعل ماضی البته فقط به صورت خیال آورده میشه .البته جناب رمضانی میدونن که چقد بهشون ارادت دارم در کل اثر خوب و دلنشینی بود وبراتون سالی سرشار از شاعرانگی آرزومندم =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};-
  • سعیده پورمحمد سلام آقاي توفيقي من كه هميشه پاي ترانه هاي شما بي دعوت حاضرم! چون نمي خوام فرصت خوندن يه كار قوي و جون دار و از دست بدم. اثر جديدتون رو هم دوست داشتم و بعضي جاها از بازي با كلمات خيلي خوشم اومد مثل اين بيت: تو میری خونه ” بم ” می شه تو میری … امنیت می ره همیشه بعده … ” بم لرزه “ صدای مرد می گیره !!! نقد رو هم دوستان انجام دادن و فكر كنم اونچه بايد گفته مي شد رو ذكر كردن،پس دوباره گويي نمي كنم و همين جا شما رو به خوانش اثر جديدم دعوت مي كنم. "سلول انفرادي" http://www.academytaraneh.com/47917/%D8%B3%D9%84%D9%88%D9%84-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D9%8A/
  • محمد رضا صبوری (آرام) @};- خووووووب بووووووووووووووووووود @};- سال نوتونم مبارکککک :-x این که زیاد سه نقطه هست توی این ترانه رو نمیشه گفت بده یا خوبه. یه جاهایی حس میکنم اذیتم میکنه ولی یه جاهاییش دلنشینه. موفق باشین
  • مهرداد صفدری همین اول بگم که ترانه اونقدر خوبه که من همش با خودم میگم حیف نیست این ترانه اجرا نشه!؟؟؟ می پسندم و "زیرا معتقدم ، نوشتن پیامی آماده و ارسال آن برای تمامی اعضای آکادمی ، حرکتی نه چندان خوشایند می باشد !!!" من هم با شما موافقم!
  • محسن رمضانی درود آرش عزیز مرسی بابت کارت. تب نو نوشتن در آکادمی، این روزها کاملن ملموسه و در واقع کسی منکر این حس در خود نیست. روی اینکه آرش توفیقی کارهای خوبی ارائه داده و خواهد داد هیچ حرفی نیست اما دراین مورد باید این سوالو پرسید آیا در خلق فضای این کار موفق بودی؟ خوندن کارت به وضوح نشون میده که کلمه هارو میشناسی و باهرکدومشون ارتباط برقرار میکنی و شعر رو کوششی نمینویسی و این از مشحصه های اصلی کار موفقه. به نسبت کارهای قبلی که ازت خوندم سطح این کارو پایین تر دیدم واین تنزل رو هم(که البته نظر شخصی بندست) بخاطر استفاده از ترکیباتی میدونم که به لحاظ معنایی کمی مشکل دارن و نه بخاطر جدید بودنشون. شروع کارتون " یه لحظه یا یه کم کمتر" دارای دو حرف ی پشت هم و دو کلمه ی کم پشت سرهمه که خوانش کار رو سخت میکنه و از زیبایی کلام کم. استفاده از ترکیبی مثل " منه از تو نفس دارو" فک نمیکنم در کار درست باشه و از نقاط ضعف کارتون خواهد بود.همیشه ترکیبات جدید موفق نخواهند بود. با عبارت " بگو بعد از تو چی میشه" هم موافق نیستم و میشد که بشکل دیگه ای این لحظه رو به ذهن مخاطب القا کرد. بلافاصله ازاین بعد دستوری به فعل نشستن از فعل دستوری نشین استفاده کردی که بازهم فکر میکنم ذهن مخاطب اذیت میکنه. در بیت " به این سردی نگو میری، جهنم خونه رو پر کرد" در مصرع اول از رفتنی صحبت میکنین که هنوز اتفاق نیوفتاده و میخوای مانع ازاین رفتن شی اما در مصرع بعد زمان فعلتون ماضیه و حرف از اتفاقی میزنه که قبلن افتاده و این در کار آرش توفیقی کمی آزار دهندست. در کل کار حس نوگرایانه و خلق عبارات و ترکیبات جدید به شدت قابل دریافته و این برای یک ترانه سرا مسئله ی بسیار مهمیه.اما تا چه حدی بتونه ازین حس واستخدام کلمات باری معنا کشیدن به درستی استفاده کنه ارتباط مستقیمی به تمرکز ذهن ترانه سرا داره. بازهم از ارائه ی کارت ممنونم.یقینن حضور شما در آکادمی خوشحال کنندست. با احترام زیاد. موفق و پیروز باشی
  • سهیل پیلتن درود جناب توفیقی عزیز از خواندن کارتون واقعا لذت بردم همه چیز عالی بود خواستم یه قسمت رو به عنوان بهترین قسمت انتخاب کنم که دیدم همه قسمت ها خوب و عالین موفق باشید @};-
  • مسعود احمدی سلام جناب توفیقی چیزی نمیتونم بگم وقتی ترانت عالیه =D> =D> @};-
  • جواد پوران سلام.امیدوارم سالی پر از خوبی داشته باشی. کاره سالمی بود و مشخصه که بر زبان تسلط داری اما کاره سالم یکی از شرهای اولیه برای اثر خوبه. من یادمه سال گذشته تو یکی از شب های شعر یه کار خوندم.اون موقع سعید کریمی عزیز نویسنده کتاب وزن آزاد مکس در مه منو نقد کرد. گفتش به زبان تسلط داری اما کارت بسیار ضعیف بود. دلیلش هم ذکر کردو کفت وقتی کار سالم مینویسیم تازه اثر باید برای شاهکار های ادبی بسته بشه. بنظر من کاره شما خاصیت منطقه ایی داشت نه فرا منطقه ایی و همین محدود کردن فضا در داخل خونه و دیالوگ گفتن به معشوق به بار کار اضافه نمیکنه کاره شما نسبت به کارهای خیلیا بهتر بود اما برای ماندگاری باید با بهترین ها مقایسه بشی اگه بخوام از شعر کلاسیک برات مثال بزنم در دیالوگ گفتن به معشوق بزنم بهترین نمونه سعدی هستش. در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم کاملا به ساختار سهل و ممتنع تو این بیت میرسیم و بنظرم من اثر خوب اثریه که به این ساختار برسه و فرامنطقه ایی باشه که.تمومه مردم دنیا چه در زمان حال چه بعد از مرگ.مولف باهاش ارتباط بگیرن. نه اینکه بیایم یه سری صحبت هایی تو ترانه بزنیم که کارو تاریخ مصرف دار کنه. شاید کارتو ده سال دیگه یه جوونه بیست ساله بخونه جایی که میگی بم کاملا گیر کنه و ارتباط نگیره. برای همینه که من همیشه گفتم و میگم کارهامونو عام فهم و خاص پسند بنویسیم. امیدوارم موفق باشی
  • سعید عباسی امسال سالي ميشه كه شما در اوج هستيد از اين ترانه همه چي مشخصه @};-
  • عسل پوریونس لذت بردم..عالی بود.. @};- @};- @};-
  • پریسان عزتی دروود برآرش توفیقی عزیز همیشه از خوندن ترانه هاتون لذت میبرم رقص قلمتون مستدام
  • مینا کاشانی درود بر شما جناب توفیقی ممنون بابت توضیحاتتون سالی که نکوست از بهارش پیداست شروع قوی ای بود واسه سالی پر از ترانه لذت بردم @};-
  • احسان نوری سلام آرش عزیز ترانه به سبک خودت و شیوه روایی خودت زیبا بود من به شخصه از ترانه هات می آموزم واحترام خاصی برای خودت قائل هستم و همیشه ترانه های زیباتو دنبال می کنم @};- @};-
  • محمد امینی خوشکل سرودی د ا د ا بمون پیشم تا ثابت شه که هی داغِ تنور عشق نمیخوام باشی با اجبار میخوام باشی به زور عشق.. بداه تقدیمت @};-
  • زهرا قرایی سرزده سلام ترانه تون عالی بود همه بندهاشو غ بند اول دوست داشتم حس میکنم بند اول قوت و زیبایی سایر بندها رو نداشت چرا خدا عالمه... @};- @};-
  • عباس غلامی مقدم درود بر ارش عزیز ترانه ی بسیار خوبی رو از شما خوندم و لذت بردم از نوع نگاه و زبانی که در ترانه داشتی پاینده بمانی
  • آیدین قره باغی سلام.... اینجا بودم خوندم!!! تا....بماند! همین حالا تمومش کن صداتو نشنوم ساکت!!! برو بیرون از این خونه بیا این کیف واین ساکت!!! آیدین
  • الهه صادقي سلام و درود برادرم @};- حرف جديدي براي گفتن ندارم... فقط اينكه خيلي خوشحالم وقتي مي بينم "آرش توفيقي"در هر ترانه خودش است!!! با صداقت تمام... و جنس محكم و مردانه بودن ترانه هاي شمارو از صميم قلبم مي پسندم @};- با آرزوي سالي سراسر شاعرانگي... @};- ----------------------- دير است پس چرا متولد نمي‌شوي؟!!! شعر تو روي دفتر من درد مي‌كند... ( نجمه زارع )
  • شراره مسگرچیان @};- جناب توفیقی عزیز درود =D> =D> =D> خوشحالم که باز هم ترانه ی زیبای دیگری از شما خواندم. @};- با آرزوی سالی خوش و پر از ترانه @};-