شهر بی ترانه
واسه ی سکوت تو هیچکی فریاد نمیشه
رسم زمونه اینِ بری از یاد همیشه
تو فصل شلوغی ، کسی پیِ دردسر نیس
این شهرآلوده یِ دروغی،منتظر سحر نیس
برو فکر چاره کن سکوت همدمت نیست
بخون خوشبختیُ بدونِ وقفهُ ایست
تنهاییُ توُ یه کوله بار مصیبت
بدو پی بدبختی،تا مرز بی نهایت
کسی جرات نداره دزد شبُ بگیره؟
تا باز به دستای اون ستاره ایی نمیره!
توشهر بی ترانه یکی داوطلب خطر نیس؟
تو شب بی ستاره کسی فکر سفر نیس
برو فکر چاره کن سکوت همدمت نیست
بخون خوشبختیُ بدونِ وقفهُ ایست
تنهاییُ توُ یه کوله بار مصیبت
بدو پیِ بدبختی تا مرز بی نهایت