[جهان]
(هر کی تمایل داره یه بیت به این شعر اضافه کنه)
جهانه ما شده انگار جهانه کاره وارونه
کسی مفهومه لبخندو به تنهایی نمیدونه
جهانه ما شده انگار پر از بیرحمیو کینه
همه جا جنگو بوی مرگ همه جا مرگه آیینه
جهانه ما شده انگار جهان با رنگای تیره
زمین خوردی بدون دستت رو هر کسی نمیگیره
جهانه ما شده انگار جهانه تلخو بی مزه
چه قلبا که واسه اشکای بی مرهم نمیلرزه
جهانه ما شده آشوب یه روزایی رو شب کردن
جوونایی که تو شادی یهو بدجور تب کردن
جهانه ما شده خنده به آرزوی آینده
یکی دنیا میاد اما یکی چشماشو میبنده
جهانه ما شده چپ چپ نگا کردن سره عقده
کیه برگردونه امیدو به این نسله سر خورده