یه مرد میتونه تنهایی رو ببینه
وقتی چشم آسمون غم میبینه
یه مرد میتونه صدای شیشه هارو بشنوه
صدای قدمایی که  شیشه هارو میشکنه
یه مرد میتونه شیشه باشه
حتی از زن ظریف تر باشه
آره یه مرد میتونه تنهایی رو ببینه
سکوت دل خستشو ببینه
میتونه درد یه زخم همیشگیرو تحمل کنه
زیر بارون تو پیاده روها حرکت کنه
میتونه عاشق باشه و تحمل کنه
وقتی عشقش با یکی دیگه حرکت میکنه
میتونه تنهایی رو خفه کنه با دستاش
سکوتو له کنه با همه فریاداش
یه مرد میتونه تنها باشه و کسی ندونه
تو سایها بره حتی خورشیدم ندونه