نوروز
بهاری که نباشی تو نمیخوام که بیاد از راه
نمیشه هیچکی مثل تو همون بهتر باشم تنها
نمیخوام سفره ی هفت سین نمیخوام ماهی دودی
دیگه هیچ چی نمیخوام من فقط کاش پیش من بودی
فقط کاش دستایه گرمت تو دستام بود تو بیداری
گمونم از نبوده من تو هم حال بدی داری
تو هم میخوای نیاد از راه یه نوروز بدون من
میگفتی میمیری بی من قسم خوردی به جون من…
خدا رحمی بکن اینبار بزار که پیش من باشه
دلم تنگه نگاهاشو تموم ناز و قهراشه
با عکسایه قشنگ تو شبها تا صبح بیدارم
پر از درد دلم هرشب پر از شعرهایه تب دارم
…