قلم:
چاپ
شماره: ۳۴۹۰۷

پارادوکس

دردتم مثه خودت پرِ پارادوکسه
از چیزایی که ناراحتی درد داری
یا که از دستِ درد هات ناراحتی
که باعث میشه فک کنی خُلی بیماری!

ناراحتی از دیدنِ بچه ی کار و
دردُ توو چشمای خسته ش میخونی
اونم از رحمِت سواستفاده میکنه
ولی تو کمک میدی با اینکه میدونی

دردت میاد ازین همه دردِ زیادی
اما فقط مینویسی و لال میشی
مینویسی که تو باید فریاد بزنی
تهش مثِ “نقشه ت” ساکتی عینِ “پیشی”

پارادوکس ِ روحت مثه دردت عجیبه
ناراحتی که چرا “شاد نمیشم من”؟!
میخوای جلوی گندُ بگیری میسازیش
عینِ اونی که توو کوه داد زد بهمن!

دردتم مثه خودت پرِ پارادوکسه
از چیزایی که ناراحتی درد داری
یا که از دستِ درد هات ناراحتی
که باعث میشه فک کنی خُلی بیماری!

مهدی کامرانی

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/34907کپی شد!
926
۳۴
ترانه

  • شراره مسگرچیان با سلام جناب کامرانی یه کم تو خوانش ترانه مشکل داشتم، بعضی جاها ریتم کار از دستم در می رفت،شاید به دلیل کلمات سنگینی بود که به کار برده بودید ، اما در کل از ترانه لذت بردم. پیروز باشید
  • ازاده ربانی سلام جناب آقای کامرانی کارتون رو خوندم و خوشم هم آمد حرفاتون رو قشنگ زدید وپیامتون رو رسوندید دیگه بقیه اش اینه که به مرور علاوه بر قشنگی مطمئنا" استادانه حرف میزنید باهاتون کاملا" موافقم که گاهی داد زدن و گفتن بهمن اونو به طرفمون سرازیر میکنه خیلی این قسمت رو پسندیدم و نگاه نکته بین شمارو در این مورد تقدیر میکنم خوشجالم از اینکه دعوت شدم وترانه تون رو خوندم و لذت هم بردم موفق باشید @};-
  • رضا حبیب پور سلام زیبا بود البته یه کم هم سخت بود @};-
  • سعید عباسی درود ترانه حرف داشت و اين مهمترين اصله @};- @};-
  • فرزانه امیرپور زیبا بود =D> =D> =D> ممنون @};- @};-
  • عابد صالحپور سلام آقا مهدی کامرانی عزیز کار خوبی بود به نظرم دوستان خیلی خوب بلدند چه طور باید از کاری انتقاد کرد بارها وبارها از کار بنده انتقاد شده وبنده هیچ ادعایی نسبت به کیفیت کارهام نداشتم اما انتقاد شما سازنده که نبود گزنده بود متاسفم اگر تند جواب دادم اما کار شما نیز خالی از خلل نیست موفق باشید @};-
    • مهدی کامرانی ممنون عابد جان من همیشه سعی میکنم با :) و اینجور شکلکا با شوخی و دوستی نظراتمو همراه کنم و خدای نکرده نمیخوام حتی سمت تمسخر بره نظرم چه بسا که میبینی ایراد کار خودم زیاده دوست دارم در عین اینکه دور هم ترانه میخونیم نکاتو دوستانه به هم بگیم که شاید از دید خارج شده و خدای نکرده دنبال انتقاد مخرب نیستم که خود شما ببین من وقت گذاشتم ترانتو خوندم, گفتم دو تا نکته هم که دیدمو با توضیح چند خطی برات بذارم پس برای کارت و خودت ارزش قائل شدم حتی بیشتر از اونیکه فقط یه تمجید کوتاه کرد و رفت بهر حال پیش میاد بگذریم
  • ديانا ادريس زاده سلام دوست عزيز با نظر دوستان موافقم :-) @};- اين بند از نظر مفهومي خيلي به دلم نشست ناراحتی از دیدنِ بچه ی کار و دردُ توو چشمای خسته ش میخونی اونم از رحمِت سواستفاده میکنه ولی تو کمک میدی با اینکه میدونی =D> =D> =D> =D> @};- @};- ممنون
  • مجید صادقی =D> =D> =D>
  • فریبا سید موسوی سلام جناب کامرانی خوب بود و مشخصه قصد داری تآلمات روحی رو به تصویر بکشی ولی پرداختت یه کم آشفته بودمثلا (ناراحتی از دیدن بچه ی کارو .....) خوب من متوجه شدم که می خوای از بچه های ترافیک و دست فروش حرف بزنی ولی بچه ی کار ترکیب مناسبی نیست یا (تهش مثِ “نقشه ت” ساکتی عینِ “پیشی”) هرچی فکر کردم نتونستم ارتباط معنایی پیدا کنم میدونم منظورت از نقشه طرح یه تصمیم هست ولی خوب بیان نکردی و پیشی هم مشخصه فقط برای میشی آوردی که اصطلاحا قافیه کوششی بهش می گن و یه حالت بچه گونه و طنز بهش داده راستش چند بار خوندم تا به وزن مورد نطرت برسم ولی نتونستم پس به پرداخت و جابجایی ارکان خیلی توجه کنید این مصراع خیلی خوب بود (عینِ اونی که توو کوه داد زد بهمن!) =D> جسارت منو ببخش دوست عزیز و امیدوارم شاهد کارای قویتری ازت باشم . با سپاس @};- @};- @};-
    • مهدی کامرانی سلام فریبا خانوم ممنون از نظرتون درست میفرمایین ناپختگی داشت چون راستش ویرایش خاصی نکردمش خیلی دلی بود برام و منم خیلی تبحر ندارم جابجایی ارکان هم حواسم بود تا حدی نباشه که لطمه بزنه ولی "بچه ی کار" یچیز مستعمل و معروفه نمیدونم نشنیدین لغتشو یا اینجا خوب ننشسته؟ ولی از شما بعید بودا :) "نقشه" منظورم نقشه ایرانه دیگه!که مثه یه پیشی ِ ساکت نشسته!درسته؟!بهمین خاطر نقشه داخل " " گذاشته شده بود بخاطر قافیه نبود گفتم که تهش تو هم با اینکه میگی باید اعتراض کنی ساکت میشینی عین "نقشت" که یه پیشی ِ ساکته :) پارادوکسشم که مشخصه دیگه اعتراض میکنی توو حرف و میگی باید اعتراض کنی ولی در عمل برخلافش و ضدشی و ساکتی ممنون از شما @};-
      • فریبا سید موسوی درسته دوست عزیز .این کامنتو 5 صبح نوشتم بذارید روو حساب خواب آلودگی ..عذر می خوام وقتی دوباره خوندم کلی خندیدم ..ولی بازم می گم پیشی جالب نیست برای این ترانه که پر از .واژه های خوب و فاخره پیشی یه کم سبکه..وتوو انتقال چیزی که مد نظرتونه ضعیفه ...ولی دغدغه هاتون خوب و متفاوته و با پرورش وپرداخت خوب آینده خوبی در انتظارتونه .با مهر @};- @};- @};-
      • مهدی کامرانی درست میفرمایین فریبا خانوم (خصوصا بخش تعریفتونو ;)) :)) ) ولی پیشی یه حالت تمسخر داشت که میگفت با اون همه دبدبه تهش پیشیِ ملوس و ساکتی!ولی خب بهتر باید در میومد دیگه :) ممنون از شما @};-
  • زهرا ذوالقدر سلام من مفهوم ترانه رو متوجه شدم امااااااااااخوب ادم از چیزایی که ناراحته درد داره و از چیزایی که درد داره ناراحته پارادوکسش اینجا کجاست
    • مهدی کامرانی ممنون از توجهتون زهرا خانوم یا شما متوجه نشدین یا من بد گفتم گرچه سعی کردم منظورمو برسونم ببینید شما از یچیز ناراحت میشی ,درست؟!حالا از این ناراحتیت هم ناراحت میشی گاهی؟!اون میشه یه درد مسخره و اضافی و یه پاره میگه که از درد هات ناراحتی که عادیه و یکی میگه که از دست ناراحتی هات(ناراحت شدن هات)هم درد داری که اضافه هه هست و عجیب پارادوکس رو توی بندهای بعدی خوب با مثال توضیح دادم اینجا توضیح پارادوکس نبود فکر کنم قبول داشته باشین بندهای بعدی رو که توشون درد ها و پارادوکس خوب توضیح داده شده اما اینجا صرفا از درد در کنار پارادوکس گفتم مثالی و توضیحی برای پارادوکس نبوده بند اول ترانم رو مقدمه چینی کردم شاید زیاد خوب نشده مقدمه ولی بندهای بعدی اگه دقت کنین "درد" و "پارادوکس"هایی که وجود داره "در کنار هم" با مثال و انتقاد شرح داده شده اگه دقت کنین ترکیب "پارادوکس درد"نگفتم که اونوقت درست میگفتین اما اونجا اصلا پارادوکسِ درد رو نگفتم و هم در بند اول پاره اول "دردتم مثه خودت پرِ پارادوکسه" و هم در "پارادوکس ِ روحت مثه دردت عجیبه" درد رو جدا گفتم که مثه خودم پارادوکس داره و در بندهای بعدی مثلا دومی از پارادوکس درد گفتم و در بند "بهمن"از پارادوکس روح(خودم یا خودت) و در بند "پیشی" از درد گفتم و در ادامش پارادوکس روح کلا بنظرم ما روح هایی از درد هستیم با خاطراتی از شادی! نباید توضیح میدادم مجبورم کردین ولی فک کنم الان روشن شد دیگه :)
  • محمود مهدی زاده سلام مهدی جان دوست عزیز ترنه ات زیبا بود اگه یکم روی وزن و بعضی از قافیه هاش کار میکردی یک ترانه ی حرفه ای میشد از ایده و خلاقیتت خیلی خوشم محتوای ترانه ات نفهمیدم در چه سبکیه فکر کنم اجتماعی یا عاشقی یا یکم شبیه رپ های گنگ شده در کل زیبا بود برای شما دوست خوبم ارزوی موفقیت میکنم
    • مهدی کامرانی سلام محمود جان خودمم نمیدونم چه سبکیه ;) مهم هم نیست فقط یه پارادوکسِ درد و روح راجع به خودم بود گفتم بنویسمش کمی کلی باشه که میدونم شامل حال دیگران هم میشه و نخواستم شخصی باشه البته با نمودهای ببیرونی و کمی اجتماعی و البته به زبان ترانه(رپ؟!نه نه :) ) ممنون از نظرت کمی وزن و قافیه رو شاید میشد بهتر بگم که نیومد دیگه ضعف دارم هنوز زیاد :) قربان تو
  • محمد حسین موسوی ممنون جناب کامرانی زیبا بود بیشتر از قبل ترانه بخونید ..بهتر از همیشه یا علی @};-
  • احسان نوری سلام مهدی عزیز از نظر وزنی به خاطر بعضی کلماتی که کمتر در ترانه استفاده می شن مشکل داشتم. منتظر کارای بعدیت هستم.
    • مهدی کامرانی ممنون داش احسان از نظرت ای بابا احسان تو دیگه میگفتی :) تو دیگه چرا تارف آخه :)) پارادوکس و "پیشی" و اینا منظورت بود؟نامانوس بودن یا به وزن نمیخوردن؟ ممنون میشم بهم کمک بدی @};-
      • احسان نوری مهدی توی خوندن این لغات مابعضی اوقات مکث و مجبوریم ریتمو تغییر بدیم همین ممکنه وزنو به هم بریزه از لحاظ ملودی پذیری هم کمی کارو سخت می کنه البته به نظرمن @};-
      • مهدی کامرانی ممنون احسان عزیز ولی باور کن من راحت و بدون مکث ترانم رو میخونم خیلی راحتا :) بازم نگفتی مثلا کجا مکث بیاد بابا راحت مثال بیار از ترانه منم بهتر متوجه بشم خو :) ;) حواسم بود روون باشه و درعین حال میدونم اصلا مناسب آهنگ پذیری نیست و برام مهم هم نبود گاهی بعضی ترانه ها باید خونده بشن بدون اینکه آهنگ بشن گرچه بهتره ترانه آهنگ هم روش بیاد قربان تو (با مثال از ترانه بگو کدوما و کجاها مکث میاد یا ریتم عوض میشه, بگوها :) ) @};-
  • میترا باقری درود دوست عزیز بانظرالهه جان موافقم.منم محتواشو می پسندم موفق باشید @};- @};-
  • الهه صادقي درود جناب كامراني....ترانه ي شما رو از نظر محتوا پسنديدم... @};- جسارتا اگه يكم بيشتر روش كار ميشد ميتونست شاهكار تر باشه @};- به اميد موفقيت روزافزونتون شاعر.... @};-