«+تلخ» مشترک من و مهدی دمیزاده
یه ۷ تیر توی دستم خودکشی کرده! / صداش پیچیده لای درز دیوار و
توو تابلو یه نفر گوشِش رُ میبُرِّه! / برادر! از نصیحت دست بردار و
بذار صحنه برام خاکستری باشه / من از هر پنجره دیدار میسازم
از این سنگی که پیش پام مینْدازی / واسه آرامشم دیوار میسازم
به عمقِ پُک رسیدم تا ته سیگار / به اسمی که رو فیلتر داره میسوزه
و جا سیگاریِ من پر شد از پوکه / شبیه تَرکِشایِ جنگ هرروزه
«مثه یه چَک ، که شاکیه از دست بازجو
مثه یه جیغ ممتدم از بغضِ توو گلو
تزریقِ حسّ یه شورش علیه -ایست-
از جنس اعتراضمو از جنس شاملو..»
تو نَشْنیدی صدای زوزَه مُ آخر / آخه توی گلو میدون مین دارم
چقد سنگ تو رُ به سینه کوبیدم / که دور سینه هم دیوار چین دارم
توو شهر مرزی افکار تو هیچ وقت / گذرنامهی من ویزا نمیگیره
باید رنگ جماعت شد یه گرگ هرگز / میون گلّهی گرگا نمیمیره
میخوام رد شم بذار مرزاتُ بردارم / نذار دیوارمون بی پنجره باشه..
واسه این مادِّه گرگِ خسته هم بد نیس/به جای گوش توو تابلوش حنجره باشه
«مثه یه چَک ، که شاکیه از دست بازجو
مثه یه جیغ ممتدم از بغضِ توو گلو
تزریقِ حسّ یه شورش علیه -ایست-
از جنس اعتراضمو از جنس شاملو..»
_________________
سلام دوستان ، خوشحالم که در این روزها هر چند کم و کوتاه همچنان در کنارتان حضور دارم ، من و مهدی عزیز برای این ترانه وقت نسبتا زیادی را صرف کردیم شاید از حدود یک ماه پیش استارت این کار زده شد و با توجه به مشغله های هر دوی ما ، این ترانه دیروز آماده و اکنون به نگاه پر مهر شما تقدیم میگردد . با سپاس از همهی دوستان خوبم