گمشده
برای پیدا کردنت به هر دری من در زدم
گمشدهء قلب منی از راه ِ دوری اومدم
وقتی تو رفتی قلبمو با دل خود بردی عزیز
همیشه بارونی بودم گریه هام و تو دور نریز
چقدر واسه آغوش تو همه وجودم حسرته
حالا دلت مال کیه که عشق من رو پس زده
امشب هوا بارونی بود هوای تو زد به سرم
چشمام و که زدم به هم دیدم پشت همون درم
هوای یک ترانه باز حسرت روی دلم گذاشت
راهی شدم جای که هیچ جایی واسه دلم نداشت
سردرگمی حالم شده بی کسی اقبالم شده
انگار تو این دور و زمون تنهایی احوالم شده
باید برم من میدونم این در برام باز نمیشه
باید برم تنها باشم تا آخر عمر همیشه