عاشقم باش
دنیای مـــا همینه
با هم شدیم قرینه
یا این که بی تفاوت
رسوائی در کمینـه
دنیام شبیه موهات
تاریـک و پر فریبـــه
مثل نگــــاه سردت
با عاشقی غریبــه
بغض غریبی انگــار
تو کوچه غصه داره
بی پنجره می میره
چشماتو کـم میاره
حس میکنی نگامو
با حسرت همیشه
امــــا یخ تو این بار
با گریه اب نمیشه
بایــد تمــــام روزا
از تو خبر بگیــــرم
یا اینکه بی صدا من
بوی سفر بگیـــرم
بشکن طلسم ماهو
بین سکـــوت لبهات
بی وقفه عاشقم باش
تا گر بگیــــره شبهات
دنیای مـــا همینـه
با هم شدیم قرینه
یا این که بی تفاوت
رسوائی در کمینـه
(اعظم اکبری)