بارون میآد
هر وقتیکه بارون میآد یاد توهم با هاش میآد
هر وقتیکه نسیم میآد بوی تو هم همراش میآد
وقتی شب از راه میرسه غماتو همراش میآره
شبای من بدونه تو وای که چه سیاهو تاره
وقتی اسم جاده میآد جداییم باهاش میآد
تنها توو جاده ها نرو سفر یه همسفر میخواد
آخرِ راه این سفر جدایی و یه غربتِ
روزی میآد که می بینی برگشتنت یه حسرتِ
روزهای هفته میدونن که من چقدر خسته شدم
مثِ این برگای پاییز خاموش و لب بسته شدم
چند شب رویات نمیآد توو آسمونِ دلِ من
با کی باید حرف بزنم کی مثِ تو ای گلِ من
خزون تووی نگام پره در انتظارِ یه بهار
واسه منو این خونمون بایک قدم بهار بیار
احسان نوری
با سلام ترانتون رو خوندم قشنگ بودمن یاد این ترانه می ندازه وقتی که بارون می باره -- تورو یاد من میاره--یاد گلبرگای خیسو.......
سعیده قاسمی
@};- =D> @};-
مجید صادقی
سلام رشيد جان كارت رو دوست داشتم اما بعضي جاهاش زياد روون نبود
ديانا ادريس زاده
:-) =D> @};-
سهیل پیلتن
درود جناب رزین قلم ترانه زیبایی از شما خواندم به دل نشست سپاس قلمت پرمهر @};-
محسن سلج محمودی
به نظر دوستان احترام میذارم...البته چون کار قبلیه شمارو نخوندم مقایسه نمیکنم/مقایسه از نطر من در ارزش گذاری جایز نیست/ اثر شما رسالت پر معنا و دلنشینی داشت ... به شما تبریک میگم /افر @};- ین
حسین خزایی
آهنگ کلامتون یکدست نبود .. یه جاهایی خیلی روون و ریتمیک و یه جاهایی همراه با شوک و سنگین.. زیباا خواندمت .. @};- @};-
معصومه عرفانی
سلام جناب زرین قلم زیبا سرودید @};- @};- @};-
معصومه قریشی
با سوگند موافقم ، کارتون زیبا بودا ولی کارای قبلیتون بهتر بودن می پسندم @};- @};- @};-