دنیایِ بی تو بودن

 

این خاطراتِ بی تو، بوی بهانه میدن

 

دنیامو بی نگاهت، همرنگِ خون کشیدن


 

این ساعتایِ خائن، سرد و صبورن انگار

 

همدستِ گریه میشن، توو این شبایِ بیمار


 

دنیایِ بی تو بودن، قلبِ شکنجه گاهه

 

تنها مسیرِ رفتن، اینجا یه کوره راهه


 

اینجا به جرمِ عشقت، بغضِ شبونه میدن

 

بین من و بهشتم دیوارِ شب کشیدن


 

یک عمره دوری از من، یک قَرنه مُردَم اینجا

 

پوسید جسمِ سردم، توو گورِ سردِ دنیا


 

بی تو همیشه اینجا، ناکوک میشه سازم

 

آهنگِ خنده هاتو با گریه می نوازم


 

ای هم تبارِ دریا! خورشیدِ چاره سازم!

 

تا کِی ترانه هامو، از جنسِ شب بسازم؟


 

برگرد و ساده تر کن، رویایِ عاشقی رو

 

مقهور و ریشه کن کُن، این فصلِ زمهریرو


 

کم کن حضورِ مرگو، از مشرقِ حقیقت

 

آغوشِ عاشقی باش، ای آبرویِ خلقت


 

من بی تو و حضورت، شوریده و تباهم

 

با تو شبیهِ بارون، بی تو خودِ گناهم


 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/2400کپی شد!
1108
۵۵

  • محمد انصاری این ساعتایِ خائن… ســــــرد و صبورن انگار آفرین خیلی عالی بود این مصرع لذت بردم از ترانه تون @};-
  • سامان سعیدی من خیلی دوست داشتم ......... اگه نگن طولانی بود........... @};- @};- @};-
  • عابد صالحپور salam khanom kazemi aziz ba tashakor az hozooretun tarane besyar zibaii soroodid @};-
  • امید شهرویی سلام ... من میخوام راحت حرف بزنم... اصلا کی گفته شاعرا نباید راحت باشن... اول اینکه تشویق خوبه.. تعریف خوبه...ولی این همه تشویق و تعریف ادمو به فکر می بره.. کسایی که اومدن اینجا. اومدن اومدن پیشرفت کنن..اومدن اشکال کارشون گرفته شه.. نیومدن به به و چه چه بشنون. اینجا فیسبوک نیس که بخوایم الکی از هم تعریف کنیم و ... اینجا یه محیط حرفه ایه .. یا اگه نیس باید حرفه ای بشه... اگه میخواستیم تعریف بشنویم شعرو واسه اینکه ترانه ت قشنگه درست .. ولی ترانه قبلی ت خیلی قوی تر بود... من چیزایی که به نظرم میتونه بهترش کنه میگم.. اصلا هم اصرار ندارم بگم چیزایی که میگم درسته .. ولی اینا به نظرم میرسه میگم چون دوس دارم دوستم یا کسی که ترانه شو می خونم پیشرفت کنه...حتی اگه ناراحت شه... ولی این مهم تره .. بریم سر ترانه.. همرنگ خون کشیدن = و با ( به خاک و خون کشیدن ) اگه عوض کنی هم درد وبیشتر نشون میده هم روون تر میشه این خاطراتِ بی تو، بوی بهونه مــــــــــیدن... دنیامو بی نگاهت، به خاک و خون کشیدن... (بعد از تو لحظه هامو ... به خاک و خون کشیدن) ... این ساعتایِ خائن... ســــــرد و صبورن انگار... همدستِ گریه میشن، توو این شبایِ بیمار... ... دنیای بی تو بودن ... قعر شکنجه گاهه ... مقصد تویی تموم ه .. این راها کوره راهه ... ... بی تو سکوت ممتد .. مهمون خونه میشه ... بغض نبــــــودن تو ... شعر شبونه می شه ... ... هر لحظه ای که نیستی ... قد یه قرن مردم ... من قدمای مرگو ... رو به خودم شـــــــمردم ... ... از وقتی که تو رفتی ... ناکوک میشه سازم ... آهنگ خــــــنده هاتو ... باگـــــــریه مینوازم ... (*) ... خورشیدکم . کجایی ؟ ... به من بتااآب بازم ... تا کی ترانه ها مو ... از جنس شب بسازم ... ... کابوس رفتــــنت رو ... رویای اومـــــــــدن کن... این بغض لعنتی رو ... با خنده ریشه کن کن... ... کم کن حضور مرگو ... از رو ســــر ترانه ام ... آروم بگیر تو حرم ه ... آغوش عاشقانه ام... ... نیستی ببینی اما ... تمـــــــوم دنیا دیدن ... این لحظه های بی تو ... بوی بهونه میدن... ... (*) این بیت حیفم اومد چیزی ازش عوض کنم ولی یکم لحنش از حالت ترانه خارج شده .. شعر شده .. ولی قشنگه... امیدوارم ازم ناراحت نشده باشی من چون کارت و پسندیدم و میدونم خیلی راحت می تونی بهتر از اینا بگی نوشتم ... منتظر کارای حرفه ای ترت هستم داداش کوچیکت امید ...
    • مینا (زینب) کاظمی سلام امید عزیز... @};- ببخشید من انقدر دیر جواب کامنت شما رو دارم میدم، مدتیه درگیر مشغله های درسی هستم. من هم با شما کاملاً موافقم و اینکه ما اینجا جمع شدیم که پیشرفت کنیم، آقا امید من از لطف شما ممنونم و اینکه به کارم توجه نشون دادید، و بعضی از دوستان هم که با من آشنایی بیشتری دارند میدونن که من ابداً از نقد ناراحت که نمیشم هیچ بلکه استقبال هم میکنم اما نقدی که به جا باشه و به حق. اعتراف هم میکنم که از نقد دوستان خیلی درسها گرفتم و حتی توی وزن یه اشکالاتی داشتم که دوستان پر مهری مثل آقای سنائی با نقدشون تونستن به من بفهمونن اشکال وزنم کجاست چون خودم یه مقدار گیج شده بودم و نمی فهمیدم مشکل وزنم کجاست، که البته به لطف دوستان الان تونستم رفعش کنم و بابت این موضوع از تمام دوستام به ویژه آقای سنائی یک دنیا ممنونم... در مورد این ویرایشی که شما نوشتید باید بگم بعضی بندهایی که جایگزین کردید خیلی دوست دارم و به نظرم خیلی هم قشنگن مثل: کابوس رفتــــنت رو … رویای اومـــــــــدن کن… این بغض لعنتی رو … با خنده ریشه کن کن… … کم کن حضور مرگو … از رو ســــر ترانه ام … آروم بگیر تو حرم ه … آغوش عاشقانه ام… بی تو سکوت ممتد .. مهمون خونه میشه … بغض نبــــــودن تو … شعر شبونه می شه … اما حقیقتش من احساس میکنم خیلی ترانه م توی ویرایش شما عوض شده و یه حرفهایی که تو ذهنم داشتم و توی ترانه م آوردم بدون دلیل موجه (مثل اشکال وزنی یا مفهومی که گاهی مجبورمون میکنه برای اصلاحش یه واژه یا یک مصرع یا حتی یک بند رو کلاً تغییر بدیم) حذف شده و بند دیگه ای جایگزینش شده که هر چند قشنگه اما من واقعاً نمی فهمم چرا بندی که من نوشتم باید حذف بشه، اگه بندی که من نوشتم ایرادی داشت این جایگزینی رو قبول میکردم اما بعضی بندهایی که خودم نوشتم رو واقعاً دوست دارم و خوشبختانه اشکال وزنی و مفهومی هم نداشتن که بتونم خودمو راضی کنم که حذف بشن و قانع بشم که این جایگزینی به جاست مثل: یک عمره دوری از من، یک قَرنه مُردَم اینجا پوسید جسمِ سردم، توو گورِ سردِ دنیا ای هم تبارِ دریا! خورشیدِ چاره سازم! تا کِی ترانه هامو، از جنسِ شب بسازم؟ برگرد و ساده تر کن، رویایِ عاشقی رو مقهور و ریشه کن کُن، این فصلِ زمهریرو کم کن حضورِ مرگو، از مشرقِ حقیقت آغوشِ عاشقی باش، ای آبرویِ خلقت من بی تو و حضورت، شوریده و تباهم با تو شبیهِ بارون، بی تو خودِ گناهم اینجا به جرمِ عشقت، بغضِ شبونه میدن بین من و بهشتم دیوارِ شب کشیدن من واقعاً این بندها رو دوست دارم و رنج می برم وقتی می بینم بند دیگه ای بی دلیل جایگزینشون شده...سعی هم کردم که بندها چندان کلیشه ای نباشن، ایراد وزنی هم که ندارن... در مورد این مصرع: بعد از تو لحظه هامو … به خاک و خون کشیدن به نظر من این مصرع از اون مصرع اولی که پیشنهاد دادید خیلی قشنگتر و مناسبتره اما باز هم دلیلی نمی بینم مصرع خودم رو حذف کنم چون چیزی که تو ذهن من بود این بود که دنیای من یک بوم نقاشیه که میتونه مثل یه منظره ی رنگی و زیبا باشه اما بی تو و نگاهت فقط و فقط به رنگ خونه یعنی دل من خونه و هیچ رنگ زیبای دیگه ای که حس زندگی رو به من بده توی بوم نقاشی زندگی من نیست...وقتی من مصرع شما رو جایگزین کنم اون چیزی که میخواستم بگم رو در واقع حذف کردم ذر حالیکه حس میکنم مفهوم رو تونستم توی مصرعم به خوبی به مخاطب منتقل کنم و بنابراین با مصرع شما احساس غریبگی میکنم... در مورد این مصرعها: مقصد تویی تموم ه .. این راها کوره راهه از وقتی که تو رفتی … ناکوک میشه سازم … نظرم بنده این هست که مصرعهایی که معادل این مصرعها هستند و توی ترانه ی خودم هستند روونتر هستن و به همین اندازه هم زیبا هستند و بنابراین دلیلی نمی بینم این تغییر در اونها صورت بگیره...راستش کلاً ویرایش شما بیشتر شبیه این هست که با الهام از ترانه ی من ترانه ی دیگه ای به سلیقه و مناسب با حرف دل خودتون نوشته باشید که مسلماً یه سری حرفهایی که من دلم میخواسته تو ترانه م باشن دیگه توی ترانه ی شما نمی بینم و اینه که ترانه تون با احساس و اونچه من میخواستم غریبه، اگر دلیل موجهی برای این تغییرات وجود داشت با کمال میل قبول میکردم اما اینجا دلیل موجهی برای این تغییرات وجود نداره... در هر صورت از وقتی که گذاشتید و نظرتون ممنونم و امیدوارم از نظر بنده ناراحت نشده باشید دوست خوبم... :-) @};-
  • مهیارسنائی =D> سلام مینای عزیز. @};- چقدر خوشحالم ازینکه روان و شفاف می سرائی. این بهترین هدیه ای بود که از ترانه ات گرفتم. دیرآمدم.ولی دوست داشتم ترانه ات را. بهروز وموفق باشی بانوی من. بله بهونه که می فرمائید صحیح است. بهانه (آ) درتلفظ ودر ترانه جایگاهی ندارد(البته بعضی واژه ها را شامل نمیشود. بهونه(سلیس و روانتر میکندزبان ترانه را. :-)
    • مینا (زینب) کاظمی سلام آقای سنائی عزیز... @};- شما همیشه خیلی خیلی به من و ترانه هام لطف دارید... ممنونم از این همه دلگرمی و راهنماییهای باارزشتون...باعث افتخار بنده هست که ترانه م رو دوست داشتید...واقعاً ازتون ممنونم... آقای سنائی در مورد این ترانه م باید بگم که اون نسخه ای که توی "شعر نو" گذاشتم کامل و ویرایش شده هست از نظر خودم، که البته با راهنمایی با ارزش شما و دوستان ویرایش رو توی یه قسمتهای کوچکی انجام دادم و همینطور ترتیب ابیات رو طبق نسخه ای که توی "شعر نو" گذاشتم می پسندم، اینجا با قسمت ویرایش یک مقدار مشکل داشتم و نتونستم ویرایش کنم... باز هم تشکر میکنم بابت لطف و راهنماییهاتون و حضور همیشگیتون و اینکه وقتتون رو در اختیار من و ترانه م قرار دادید... :-) @};-
  • سمیه سجودی ( نیاز ) سلام زیبا بود . درود @};-
  • اعظم اکبری سلام حس میکنم شما قبلا کلاسیک کار میکردین مضمون ترانه خوب بودهمراه با تصیرسازی ماهرانه با احترام دعوتید به بخند با صدای من @};-
    • مینا (زینب) کاظمی سلام اعظم عزیز... ممنون از حضور و لطفت...نه گلم من کلاسیک کار نمی کردم، اما حال و هوای یه نمه کلاسیک ترانه م که شما حس کردید به دلیل دیگه ای هست... :-) چشم حتماً ترانه تون رو خواهم خوند.... @};- @};- @};-
  • علیرضا دوستدار درود بر شما خانم کاظمی درود بر احساس زیبای شما پاینده باشید @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • محمد حسین سلطان زاده خیلی زیبا بود مینای عزیز حسش کردم =D> =D> وقعا کار موفقی بود توو این شبایِ بیمار؟! ممنون خسته نباشی .لایک @};-
  • مرضیه لیان سلام خیلی خیلی خوب بود توصیفات و فضای ترانه عالی به تصویر کشیده شده بود @};-
  • ابوالفضل خداوردی پور سلام به دل نشست .زیبا بود اینجام تولدتون مبارک @};- +
  • پرویز کدخدایی سلام و عرض ادبخانم کاظمی @};- تو سایت شعر نو تو لیست کسانی بودید که امروز تولدشونه ... اومدم تا بهتون این روز خجسته رو تبریک بگم @};- ... تولدت مبارک @};- یزدان نگهدارتان @};-
  • مستانه پورعزیز پورمحمدی سلام ترانه ی قشنگیه لایک شد @};-
  • چشمهای بسته ترانه با احساسي بود.
  • بهروز قاسمی(رها) پسندیدم زیبا بود
  • افشین علیپوریانی سلام بسیار زیبا وبعضی تعبیر ها فوالعاده لایک
  • سعیده پورمحمد بسیار لذت بردم،ترانه ای قوی و بی نقص! ممنون،لایک شد :-) @};-
  • مینا (زینب) کاظمی سلام آناهیتای عزیز... ممنون نازنینم...شما لطف داری به من...تشکر... @};- بهار باشی و سبز... @};-
  • آناهیتا بنی اسدی سلام عزیزم زیبا سرودی لایککککککککک @};- سبز بمونی
  • مینا (زینب) کاظمی سلام آقای کدخدایی... ممنون از لطف و حضورتون... @};-
  • پرویز کدخدایی سلام... بسیار زیبا ... =D> =D> @};- @};-
  • محمد علیزاده عالی بود
  • سجاد یزدانی سلام ممنون نميدانم چرا ترانه سراهايي مثل شما ناشناخته ميمونن. كافي بود بدترين خواننده با بدترين صدا اينو اجرا كنه تا شبانه روز اين ترانه رو گوش كنم
  • محسن ظهوریان احمدی(م.ظ.صبا) درود تو این سایت کمتر از این ترانه های جوندار دیدم ... لذت بردم . پاینده باشید خانم کاظمی :-) =D> =D> =D> @};-
  • سید حامد سید کریمی سلام مینا عزیز خیلی خوب بود ایول داشتی لایک موفق باشی @};- @};-
  • صدیقه میری سلام مینا جان ترانه ی زیبایی بود لایک.... @};-
  • مینا ملکی مینای عزیز ترانه با احساستون به دلم نشست؛زیبا بود @};- @};-
  • مینا (زینب) کاظمی سلام مریم عزیز... @};- ممنون بابت حضور، راهنمایی و محبتتون... @};-
  • مریم جلائی درود خانم کاظمی عزیز ترانه ی زیبایی ازتون خوندم در مورد "بهانه" با جناب بهاری موافقم با آرزوی بهترین ها @};-
  • مرتضی عطری خیلی زیبا بود و کلمات خیلی خوبی استفاده کرده بودید @};-
  • عماد بهاری درود خانم کاظمی .. خواندمتان با مهر ، ترانه ی زیبایی بود در بیت اول کلمه ی "بهانه" ایجادِ دوگانگی زبان کرده است . @};- @};- @};-
    • مینا (زینب) کاظمی سلام آقای بهاری... ممنون بابت حضور و راهنماییتون...من سعی دارم اشکالات کارم رو دقیق بفهمم تا تو کارای بعدیم تکرار نشن، در مورد دوگانگی زبان که واژه ی "بهانه" ایجاد کرده میشه محبت کنید یه کمی بیشتر برام توضیح بدید؟ منظورتون اینه که "بهانه" به زبان محاوره که توی ترانه بکار میره نوشته نشده و بهتر بود می گفتم "بهونه" ؟ :-) بازم ممنونم بابت لطفتون... @};-