همزاد بارون
پای چوبه های غفلت فصل تن دادن به مردن
رد شدن از دل فروشی ترس از عشق زنده موندن
فاصله یه رسم باطل اوج لحظه های دوری
نامه های پرگلایه درفضای ناصبوری
این همه فردا سرودن قصه های نانوشته
اشک و گریه های واهی در نقاب یه فرشته
درد و دل های فراوون با دلای پر کنایه
خونه های مه گرفته در نبرد نور و سایه
این منم همزاد بارون توی بیتوته رشکم
از هوای مردن رز می شکنه شیشه اشکم
حد و مرز بی وفایی نقش یه قفس رو دیوار
بال پرواز پرنده طرد حبس و عشق دیدار