گفتگویی با دوستان
دوستان سلام
یک سوال. آیا می شود با دیدن یک پیراهن در قفسه یک لباس فروشی گفت ( چه پیراهن تنگ و ترشی) پیراهن وقتی پیراهن می شود که به تن کسی باشد.
حالا به این ترانه توجه کنید:
شد خزان گلشن آشنایی
بازم آتش بجان زد جدایی
عمر من ای گل طی شد بهر تو
واز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود
آفت خرمن مهر و وفایی
نوگل گلش جور و جفایی
از دل سنگت آه
دلم از غم خونین است
روش بختم این است
از جام غم مستم
دشمن می پرستم
تا هستم
آیا با خواندن این متن ترانه می شود گفت وزن ندارد یا قافیه ندارد؟
به عمد قسمت آغازین این ترانه ی زیبا که از سروده های شادروان رهی معیری و با آهنگ سازی و صدای زنده یاد سید جواد بدیع زاده اجرا شده است را انتخاب کردم . این ترانه ی به یادماندنی، برای هم سن و سال های بنده بسیار آشنا و خاطره انگیز است و آن را با آهنگ آشنای آن خواهیم خواند. شاید جوانتر ها کمتر آنرا شنیده باشند. از همان جوانترها سوال می کنم.آیا در خواندن این ترانه هم با مشکل وزن و قافیه مواجه اید؟ حتما اینطور است ولی این یک ترانه ی ماندگار است. وقتی آن را با صدای دلنشین بدیع زاده می شنویم هیچ چیزی کم ندارد. می دانید چرا این موضوع را مطرح کردم؟ پای ترانه های عزیزان، کمابیش دیده می شود که دوستی می نویسد ترانه مشکل وزن دارد و یا به مشکل بی قافیه بودن اشاره می شود و سراینده ی ترانه هم اصرار به وزن داشتن ترانه اش دارد. هر دو هم درست می گویند. سراینده، ترانه را در نظر می گیرد و دیگری متن ترانه را می گوید.
این دو از یک جنس نیستند . ترانه و متن ترانه را عرض می کنم.
باز هم سروده ی دیگری از رهی معیری برایت می آورم که کمتر ترانه آنرا شنیده اید. آهنگ ترانه را زنده یاد موسی معروفی در دشتی ساخته اند و با صدای زیبای مرحوم بنان اجرا شده است. ترانه ی مرغ حق
مرغ حق خواند هر دم
در دل شب ای ماه
که از شب عاشق آه
چشم جهان خفته
عاشق خون گرید
کی داند هر دل که او را
سوز محبت نیست
اشک محبت چیست
گریه ز دل خیزد
بی دل چون گرید
شب تاری
به بیداری
مرغ شباهنگم
کند با شب
حکایت ها
آه دل تنگم
وای وای وای
از شب های سیاه من جز شب کیست
در عشق تو، گواه من
جفا کردی وفا کردم
ستم راندی دعا کردم
برو برو یارا از دل ما را
که بد خو یاری کینه ی عاشق در دل داری
مرغ شب می نالد
تا به سحرگه با من
آتشم زند به خرمن
گردش عالم گر نکند طی شام غم را
آه (رهی) آخر سوزد عالم را
خواندن متن این ترانه شاید خیلی لذت بخش نباشد ولی وقتی همین ترانه را بشنوید . خواهید دید چه ترانه ی زیبایی است و هرکلمه ی آن چقدر قشنگ نشسته است.
برایتان چیزی تعریف کنم . همین امروز که مشغول نوشتن این مطلب بودم . دوستی جوان به اتاقم آمد. کتاب مجموعه اشعار رهی معیری هم روی میز بود برداشتم و برایش متن ترانه ی کاروان را روخوانی کردم و خیلی هم سعی کردم احساسم را از این سروده ی زیبا به دوستم منتقل کنم. وقتی تمام شد گفت این چی بود. بعد برایش ترانه را زمزمه کردم . وقتی تمام شد گفت این شد.
دوستان شعر یک ترانه و یا به قولی متن یک ترانه با خود ترانه دو چیز متفاوتند. شعر یک ترانه تنها بخشی از ترانه است مثل آهنگ آن مثل نحوه ی اجرای آن و مهم تر از همه اینکه چه کسی و با چه صدایی خوانده شده است. مجموعه ی همه ی این ها می شود یک ( ترانه ) وقتی ترانه شد دیگر ویژه گی های دیگری دارد که با خصوصیات هرکدام از اجزا تشکیل دهنده اش می تواند متفاوت باشد.
در مورد ترانه و موضوع این گفتگو،( وزن ترانه )، باید عرض کنم وزن ترانه وزن موسیقی آن است نه وزن متن سروده ی آن. برمی گردیم به همان ترانه ی شد خزان. دقت بفرمایید:
|
میزان |
میزان |
میزان |
میزان |
میزان |
میزان |
شد خزان گلشن آشنایی |
شد خزان |
گلشن |
آشنا |
یی |
|
|
|
_ U_ |
_ U_ |
_ U_ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
بازم آتش بجان زد جدایی |
بازم آ |
تش به جان |
زد جدا |
یی |
|
|
|
_ U_ |
_ U_ |
_ U_ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
عمر من ای گل طی شد بهر تو |
عمر من ای گل |
شد طی بهر تو |
وز تو ندیدم |
جز بد عهدی و |
بی وفا |
یی |
|
_ U U _ _ |
_ _ _ U U |
_ U U _ _ |
_ _ _ U U |
_ U _ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود |
با تو وفا کر |
دم |
تا به تنم جان |
بود |
|
|
|
_ U U _ _ |
_ |
_ U U _ _ |
_ |
|
|
عشق و وفاداری با تو چه دارد سود |
عشق و وفا دا |
ری |
با تو چه دارد |
سود |
|
|
|
_ U U _ _ |
_ |
_ U U _ _ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آفت خرمن مهر و وفایی |
آفت خرمن |
مهر و وفا یی |
|
|
|
|
|
_ U U _ UU |
_ U U _ _ |
|
|
|
|
نوگل گلش جور و جفایی |
نو گل گلشن |
جور و جفایی |
|
|
|
|
|
_ U U _ UU |
_ U U _ _ |
|
|
|
|
از دل سنگت آه |
از دل سنگت |
آه |
|
|
|
|
|
_ U U _ _ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
دلم از غم خونین است |
دلم از غم |
خونین است |
|
|
|
|
|
U U _ _ |
_ _ _ |
|
|
|
|
روش بختم این است |
روش بخ |
تم این است |
|
|
|
|
|
U U _ _ |
_ _ _ |
|
|
|
|
از جام غم مستم |
از جا |
م غم مس |
تم |
|
|
|
|
_ _ |
U _ _ |
_ |
|
|
|
دشمن می پرستم |
دشمن |
می پرس |
تم |
|
|
|
|
_ _ |
_ U_ |
_ |
|
|
|
تا هستم |
تا |
هس |
تم |
|
|
|
|
_ |
_ |
_ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
این ترانه که در واقع و صحیح تر بگویم، این تصنیف چرا که در موسیقی ایرانی ترانه و تصنیف کمی تفاوت دارند که موضوع این گفتگو نیست، تصنیفی است در دستگاه همایون و با وزن ۴/۴ ساخته شده است. و حتما می دانید که در این وزن، در هر میزان چهار نت سیاه وجود دارد. اگر مثل بنده کمی با موسیقی آشنا باشید و نت این ترانه را هم ببینید، خواهید دید که چگونه آهنگ ساز ترانه با ریز کردن همان چهار نت سیاه در هر میزان، جایی سه هجا و در جایی پنج هجا و در جایی دیگر شش هجا از متن ترانه را در یک میزان آورده است و در پایان هر بند هم با توجه به موضوع متن سروده به مقدار دو نت سیاه سکوت گذاشته است. ببینید، این وزن این ترانه است.
حتما می دانید ترانه ها چند جور ساخته می شوند. غالبا آهنگ ساز بر روی یک متن ترانه ی سروده شده و یا بر روی یک شعر آهنگ می گذارد.
گاهی آهنگ ساز و ترانه سرا با هم کار می کنند و حاصل کار می شود یک ترانه.
بعضی وقت ها هم یک ترانه سرا که خود با موسیقی آشناست می نشیند و یک ترانه می گوید و موسیقی خاصی هم برای خواندن آن در نظر دارد ولی شاید همان متن ترانه با موسیقی دیگری غیر از آنچه در ذهن ترانه سرا بود، اجرا شود.
گاهی وقت ها هم ترانه سرا متن ترانه را بر روی آهنگ ساخته شده می نویسد. ترانه های ایرانی که بر روی آهنگ های غیر ایرانی ساخته شده اند از این قبیل اند.
دقت بفرمایید هر شعری قابلیت ترانه شدن را ندارد وحتی در بعضی موارد ترانه کردن یک شعر به آن شعر و محتوای آن لطمه می زند. مثالی می زنم و تاکید می کنم این تنها نظر شخصی و سلیقه ی بنده است . چند وقت پیش شعر زیبای می تراود مهتاب ِ نیما را بصورت یک ترانه از رادیو پیام شنیدم تا وسط های ترانه تحمل کردم ولی دیگر طاقت نیاوردم و رادیو را خاموش کردم تا زیبایی های آن شعر ارزشمند در خاطرم مخدوش نشود. اتفاقا صدای خواننده اش را هم بسیار دوست دارم ولی به نظر بنده نمی باید آن شعر را ترانه می کردند و یا شاید آن آهنگ و آن موسیقی برای آن شعر خوب نبود.
از موضوع مورد بحث دور نشوم چه کنم عادت به خاطره تعریف کردن دارم و اگر خود را مکلف نمی کردم حتما چند خاطره هم می گفتم.
یک مثال دیگر در مورد تفاوت وزن ترانه و وزن متن ترانه یا شعر می آورم، دقت بفرمایید این شعر زیبای شیخ بهایی را .
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
وزن شعر می شود :
مستفعلُ / مستفعلُ / مستفعلُ / فع لن
_ _ /UU_ _/UU _ _/UU_ _
همین سروده ی زیبا را چند نفر و اتفاقا بصورت های گوناگون ترانه کرده اند و بعنوان مثال تصنیف ماهور آن که حالا یادم نیست آهنگسازش کیست، با وزن دو چهارم ساخته شده است.
دقت می فرمایید وزن شعر یا همان متن ترانه با وزن خودِ ترانه تفاوت دارد.
گفتگویم را با شما دوستان عزیز اینگونه تمام می کنم که:
در معرض دید همگان قرار دادن متن ترانه هایی که برای آهنگی خاص ساخته شده است و یا سراینده هنگام سرودن آن، آهنگ و موسیقی خاصی برای آن در نظر گرفته است، بدون گذاشتن فایل صوتی شاید خیلی لذت بخش نباشد. مگر آنکه آن ترانه آنقدر معروفیت داشته باشد که خیلی ها با موسیقی آن آشنا باشند هرچند بعضی ها اصولا، با در معرض دید گذاشتن و یا چاپ هر متن ترانه ای را بدون نت موسیقی آن مخالف اند.
شاید بگویید خیلی ها نت نمی دانند. باید عرض کنم برای سرودن ترانه ، ترانه سرا اگر می خواهد کاری ارزشمند ارائه دهد لااقل باید کمی نت بداند و حتما ذوق موسیقی هم داشته باشد. قرار است اینجا آکادمی ترانه باشد و استعداد های درخشان، توسط استادانی چون جناب موسوی کشف و پرورش یابند . اگرچه بقول حضرت حافظ: شاهان کم التفات به حال گدا کنند.
پیروز باشید.