تقدیم به بچه های سرطانی

:(درد کودکانه :(

چه دنیای بدی داره.. تو چشماش اشک میباره

گمونم که خدا بازم .. .تو رو یادش نمیاره!؟

داره بارون میاد بازم گمونم که خدا خوابه

چرا سهم همه خوبا . .همین دردای پر خوابه

د یگه خسته شدن چشماش از این آمپول ..از این دردا

دیگه بسه تمومش کن نمیخوام عمری از فردا! .

میدونم خسته ان چشمات از این آمپول از این دارو

بدون یک روز تموم میشه بهت قول میدم این بارو

به زجری که تو این لحظه همه دنیات و پر کرده

به این دستای سردی که کبودیا رو جم(ع) کرده

یه روز میشه که لبخندت . .همه دنیارو بشناسه

اُمیدت رو به اون بسپار میدونم تورو میشناسه

داره بارون میاد بازم .. .گمونم …خدا بیداره!؟

ببین دستای سردت رو تودستای خودش داره

ببخش ما آدمایی رو که گاهی …غد ومغروریم

تو رو بادست نادونی …بهم دیگه نشون میدیم

زمانی که همه خوابن تو از دردات بیداری

توی معصوم ..توی مظلوم.. چه دنیای بدی داری

به تو ایمان میارم باز …به تصویری که فریاده

به این دیوو پر از کینه که مثلِ(ه) مرد صیاده

بیا این بار یه ماهی باش

که چشماش پر امیده …

.نه خوابای ترک خورده

که تو …چشمات تبعیده

ببار بارون…. بیار بازم ..گمونم …خدا می باره

تو چشمای خدا شرمه….. میدونم که دوست داره

ببار بارون ببار بازم …گمونم خدا میباره

توچشمای خدا شرمه …میدونم تورو دوست داره…..
بهـــــــــــــــــمن ۹۱

“ســــــــــــوگند انصاری “