من و عشق
کلافه کرده منو روزهای بی تو بودن
چقدر داره سخت میشه ترانه از تو گفتن
با چشمهای که همیشه خیره میشه به عکس تو
صدای مبهمی میگه اون نمیاد دیگه برو
قسمت من از روزگار غروب خورشید و بس
طبیعی رفتار میکنم تا بالا بیاد این نفس
یا شایدم شانسه منِ خرابِ روزهام تو تقویم
چطوریشو نمیدونم من نمیخواهم بشم تسلیم
اخر بازی همیشه به نفع تو تموم میشه
من می مونم با یاد تو مثه گلی بی ریشه
خط میکشم رو دفترم تموم بشه این ترانه
شمع و خاموش میکنم نسوزِ بالِ پروانه