سنتور احساس
بدون “شهرآشوب”ت
دلمُ آشوب می گیره
بدون نغمه ی سازت
دنیا از غصه می میره
خونه گُر گرفته از عشق
با صدای “رِنگ ماهور”
نغمه ی ابوعطا و
وقت دلربایی شور
وقت تن نازی “زابل”
توی دستگاهه سه گاهه
مییون چنگ و سکوتت
همیشه چشام به راهه
توی دستای تو مضراب
توی چشم من پراز شوق
صدای دلکش “عشاق”
دل من پرزده از ذوق
بی تو این سنتور احساس
کلید سُلی نداره
بی تو این حضور خسته
شده تنها و بیچاره
توی “چارمضراب بیداد”
می کنم فریاد و ناله
دیگه این زخمای خسته
میشکفه بازم دوباره
هوای خونه گرفته
حتی خالی از یه کوکه
دیگه تو نیستی اونی که
مثه آینه روبه روته
دیگه تو نیستی اونی که
مثه آینه روبه روته…
امیرعلی تاج
ترانه زیبا و پر احساسی بود جسارت نباشه اگر ترانه هاتون رو طبق تجربه کوچکی که داشتم چندین بار با خودتون بصورت آهنگین و با ریتم بخونید و زمزمه کنید نا خودآگاه ترانه تو قالب موسیقی . و موزون خودش میشینه البته کمی اطلاعات موسیقیایی طلب میکنه کا زیبایی بود .
احسان ابوالحسنی
سلام و ارزوهای خوب خانم مهدی زاده گرامی ایده و مفهوم نو و خوبی رو انتخاب کردید که در نوع خودش جالبه ولی وقتی کار رو می خونیم ساختار کار فاقد ستونهای محکمیه که بگیم تونسته از پس از ایده و خلاقیت و احساس بربیاد .امیدوارم این موضوع جالب و بکر رو با زاویه دید دیگه ای بسرایید . در کل کار رو دوس داشتم . روزگارتان خوش/
محمد مرتضوي
@};-
سجاد شکوهی
مرسی از قلمتون @};-
مجید صادقی
=D> =D>
فریبا سید موسوی
سلام ریحانه عزیز آفرین خیلی خوب تونستی آلات موسیقی رو توو ترانت به خدمت بگیری و و با جون دادن به این ادوات کار زیبا ودر خور تاملی ارائه دادی که کار سخت و در عین حال جذابی شده آفرین بدون شهر آشوبت از نظر مفهومی بار معنایی خوبی نداره (دنیا از غصه میمیره ) دنیا روو مصراع سکته ایجاد می کنه و حس می کنم (جهان) روونتر باشه (دیگه تو نیستی اونی که )با توجه به این مصراع اگه اشتباه نکنم فکر می کنم مصراع بعدی باید می شد (مثل آینه روبرومه) در کل کار پر زحمت و زیبایی بود وبرای این سلیقه ی متفائت ..می پسندم =D> =D> @};- @};-