همراه با ملودی ☃️
مجازات
یکی از همین روزا دیگه نمی نویسم یا ی بار دیگه تلاش میکنم تا یاد بگیرم بشنویم.....
ی روزی بی خبر از من دلت میگیره شیرینم
همون کافه همون شیشه؛ کنارت،، من نمیشینم
ی روزی گرد و خاکه شعر من گل میده معشوقه
دوباره خود به خود خم میشم امّا گل نمیچینم
به هر جایی رسیدی من مجازاتش رو پس میدم
فقط اینجاشو تنهایی،، ی کم من زودتر میرم
زبونم بند اومد باز و من من میکنم بی تو
عزیزم حال من خوبه،، ی خورده سخت میمیرم
ی کم
با آسمون قهرم
ی کم، بیشتر نمی مونم
پر پرواز من پیره
دلم گیره ، نمی تونم
بذآر این آخرین بارم بگـم من دوستت دآرم
ی جا شاید به کارت اومد این ذهن پریشونم
?️وحید نوری تفت ☃️