امیر خوشاوی – گیسوبُران
برای اندوهِ دختران.
چلگیسِ قصه، موهاش و چیده
اشکایِ چشمش، قرمز چکیده
.
از تو نگاهش، خط خورده رویا
راهی نداره، جز فتحِ فردا
.
چلگیسِ قصه، حالش خرابه
سخته براش که، شبها بخوابه
.
میخواد رها شه، از چنگِ توبیخ
از روزِگارِ، فرسوده از بیخ
.
میخواد بخونه، میخواد بخنده
سرزنده باشه، مثِ پرنده
.
میخواد بسازه، یهراهِ تازه
دیگه نمیخواد، به شب ببازه
.
دانلود